گفتار اميرالمؤمنين در خاكسپارى حضرت فاطمه زهرا(س)
ما از آن خداييم و به سوى خدا بازمىگرديم» امانت بازگرديد. و رهن گرفته شد كار هميشگىام اندوه است. و
شبهايم شب زندهدارى تا آنكه خدا خانهاى را كه تو در آن به سر مىبرى برايم گزيند (و اين غم كه در دل دارم
فرونشيند) و به زودى دخترت تو را خبر دهد كه چگونه امتت فراهم گرديدند و بر او ستم ورزيدند، از او بپرس
چنانكه شايسته است و خبر گير از آنچه پيش آمده است كه ديرى نگذشته و ياد تو فراموش نگشته. درود بر
شما درود كسى كه خداحافظى كند (وداع نمايد) نه كه رنجيده است و راه دورى جويد.
اگر بازگردم نه از خسته جانى است، و اگر بمانم نه از بدگمانى است بلكه اميدوارم بدانچه خدا صابران را وعده داده است.
و در روايتى ديگر در دنبال كلماتش خطاب به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اينگونه
(درددل را با آن سرور كائنات) ابراز مىكند (2)
اى رسول خدا... فبعين اللَّه تدفن ابنتك سرا و يهضم حقها قهرا و يمنع ارثها جهرا...
دخترت در پيش نظر خدا به خاك سپرده شد بدون آنكه كسى از دشمنان از دفنش آگاه شود حق
دخترت را به ظلم گرفتند و ارثش را از وى منع كردند... تا آنجا كه فرمود:
نفسى على زفراتها محبوسة -ياليتها خرجت مع الزفرات
لا خير بعدك فى الحيوة و انما -ابكى مخافة ان تطول حياتى
اى فاطمه بعد از تو خيرى در زندگانى نيست فقط گريهام براى اين است كه مىترسم عمرم پس از تو طولانى شود.
عاقبت مغرب محو مشرق میشود