بخوانید هرقدر که برایتان میسر است از قرآن



آغاز ولایت امام زمان عج مبارک باد


آغاز گشته امامت مهدی موعود

روشن کنید شمعها و عود

برای آمدنش دعا کنید

طولانی کنید نمازتان رابا سجود

رسول خدا فرمود:

در دولت او (امام زمان) مردم آنچنان در رفاه و آسایش به سر می برند که

هرگز نظیر آن دیده نشده است.
سالروز آغاز امامت آخرین مرد نجات و مایه ی نزول برکات مبارک باد.



بررسی نسبتهای ناروا به حضرت عیسی در انجیل یوحنّا


مقدمه:
 

در شروع از اناجیل صحبت مختصری می شود و سپس نسبتهای نادرستی که به حضرت عیسی داده شده با محوریت کتاب انجیل یوحنّا عنوان خواهد گردید که شامل: پسر خدا بودن، به دار آویخته شدن، شراب دادن، ماجرای روح القدس و بحث حضرت عیسی با یهود که مخالفتشان با حضرت این است که حضرت عیسی خود را پسر خدا می داند؛ پس از بیان این عناوین هر کدام تبیین خواهد شد و جواب آنها با آیات و روایات بیان خواهد گردید. همچنین اعتقاد آنها به سه خدا یعنی تثلیث بیان خواهد شد که البته در انجیل به طور مستقیم بیان نشده ولی قرآن آن را به صراحت اعتقاد آنها می داند؛ و تحت عنوان تهمت پسر خدا بودن توضیح داده خواهد شد. سعی می شود هم دلایل عقلی و هم دلایل نقلی را بیان می کنیم.

 بررسی نسبتهای ناروا به حضرت عیسی در انجیل یوحنّا

 

اناجیل:
 

انجیل نام کتاب مقدس مسیحیان است که چهار کتاب است: انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا. به این چهار کتاب اناجیل گفته می شود .انجیل متی، مرقس و لوقا هر کدام شرح مختصری از زندگانی، تعلیمات و وفات و قیام مسیح «علیه السلام» بدست می دهد. در صورتیکه انجیل یوحنا علاوه بر ذکر اتفاقات دوران مسیح، تعلیمات روحانی او و اوامر آن حضرت را نیز نقل می کند. در انجیل یوحنا به مطلب الوهیت مسیح بیش از سه کتاب دیگر اشاره شده اما درباره میلاد مسیح و عشاء ربانی و صعود مسیح در مقایسه با سه انجیل دیگر کمتر چیزی نوشته شده است.
بیشتر مندرجات و مطالب سه انجیل متی، مرقس و لوقا مشابه یکدیگر و حتی سنخ و سیاق عبارات یکی است. ظاهراً دلیل این امر آن است که منابع اطلاعات نویسندگان این اناجیل، مطالب و حقایقی بود که به وسیله رسولان، شاگردان و مردم عصر مسیح گفته و تکرار شده است. عقیده قوی آن است که انجیل مرقس زودتر از اناجیل دیگر نوشته شده و استناد او پطرس رسول است.
پس از آن متی و لوقا نوشته شدند، متی در نوشتن انجیل خود، مرقس و نسخه دیگری از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً به زبان آرامی نوشته شده بود، منبع اطلاعات خود قرار داد. لوقا نیز مرقس همان نسخه گفته های مسیح را به کار برد.
از جمله دلایلی که بر صحت این چهار انجیل می باشد، یکی شهادت کاتبان قرن دوم میلادی و پس از آن است. دیگر آنکه ترجمه های قدیم این انجیل ها که در قرن دوم میلادی نوشته شده در تمام نکات با این اناجیل مطابق است.انجیل متی، مرقس و لوقا مابین سال 70 تا 60 پس از میلاد و انجیل یوحنا در حدود سال 90 میلادی نوشته شده است.نام انجیل برگرفته از کلمه ای یونانی و به معنای مژده و بشارت است.[1]
در قرآن نیز از آن نام برده شده است: نَزَّل علیک الکتابَ بالحق لما بین یدیه و انزَلَ التوره و الانجیل.[2]
یوحنا مولف انجیل چهارم، به عقیده بسیاری از مسیحیان پسر زیدی صیاد و یکی از شاگردان دوازده گانه «حواریین» مسیح و مورد علاقه شدید آن حضرت بوده است. گویند: چون «شرینطوس» و «ابیسون» و پیروانشان معتقد بودند که عیسی آفریده خدا بوده و وجودش بر وجود مادرش تقدم نداشته است، اسقف های آسیا و جز ایشان در سال 96 میلادی نزد یوحنا رفتند و از او درخواست کردند که آنچه را دیگران در انجیل ها ننوشته اند بنویسد و به بیان ویژه ای لاهوت مسیح را توضیح دهد و او نتوانست درخواست آنان را رد کند (در قصص الانبیا از کتاب جرجس زدین فتوحی لبنانی نقل کرده است.)

در تاریخ نوشتن انجیل یوحنا اختلاف است که آیا در سال 65 و یا 98 میلادی بوده، ولی گروهی دیگر مولف آن را یوحنای حواری نمی دانند. بعضی از این گروه آن را تالیف یکی از شاگردان مدرسه اسکندریه (از کتاب «کاتلک هرالد» نقل شده و در قاموس کتاب مقدس «ماده یوحنا» به آن اشاره شده است) دانسته و بعضی دیگر آن و سایر رسایل یوحنا را تالیف یکی از مسیحیان قرن دوم میلادی می دانند که برای جلب اعتماد مردم آن را به یوحنا نسبت داده و بعضی دیگر برآنند که اصل انجیل یوحنا دارای بیست باب بوده و بعد از مرگ وی کلیسای «افاس» باب بیست و یکم را بر آن افزوده است.



ادامه نوشته

عرفه روز نیایش: فضائل، اعمال، احادیث

طبق روايت امام صادق(ع):

حضرت آدم(ع) پس از خروج از جوار خداوند و فرود به دنيا، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گريان در حال سجود بود

جبرئيل بر آدم فرود آمد و پرسيد: «چرا گريه مي كني اي آدم؟
آدم(ع) پاسخ داد: «چگونه مي توانم گريه نكنم در حالي كه خداوند مرا از جوارش بيرون رانده و در دنيا فرود آورده است .

جبرئیل گفت:اي آدم به درگاه خدا توبه كن و به سوي او بازگرد.
 آدم(ع) اسخ داد: چگونه توبه كنم؟
جبرئيل 

در روز هشتم ذيحجه آدم(ع) را به مني برد، آدم(ع) شب را در آن جا ماند و صبح با جبرئيل به صحراي عرفات رفت. جبرئيل هنگام خروج از مكه احرام بستن را به او ياد داد و به او لبيك گفتن را آموخت.

چون بعدازظهر روز عرفه فرا رسيد تلبيه را قطع كرد و به دستور جبرئيل غسل كرده و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود، به وي تعليم داد:

سبحانك اللهم بحمدك، لااله الا انت، عملت سوء و ظلمت نفسي و اعترفت بذنبي، اغفرلي، انك انت الغفورالرحيم

آدم(ع) تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشك مي ريخت، وقتي كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئيل روانه مشعر شد و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر به پا خاست و در آنجا نيز با كلماتي به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت.

«آدم از پروردگارش كلماتي دريافت داشت و با آن به سوي خدا بازگشت و خداوند توبه او را پذيرفت، چه او توبه پذير مهربان است»

 

فضیلت عرفه:

-امام صادق(ع) فرموده اند: روز دعا و مغفرت خواستن است.

-امام سجاد(ع) نيز فرموده اند: در تعجبم در اين روز كه حتي جنين هاي شكم مادران مورد مغفرت قرار مي گيرند، جماعت شما نيازهايتان را از خلق خدا مي جوييد! به خدا كه شما بدترين مخلوقاتيد!

-پيامبر اكرم(ص) هم نويد داده اند: بعضي از گناهان فقط در روز عرفه بخشيده مي شود.

-روز عرفه از لحاظ اررزش و فضيلت كمتر از روز و شب قدر نيست.لذا آنان كه از قافله قدر جا مانده اند مي توانند در سرزمين عرفه توبه كنند. 

-هيچ روزي شيطان پست تر و با حسرت تر از روز عرفه ديده نشده است. درست است عيد نيست، ولي عيد هم بگوييم، گزاف نگفته ايم.

-دعا در شب عرفه مقبول و مستجاب است،هر دعاي خيري كه انسان بكند به اجابت مي رسد.عرفه با دعا مي توان مقدرات خوب را از آن خود كرد. مرگ هاي بد را دفع كرده و شفاي كامل گرفت

-براي كسي كه در شب عرفه اطاعت الهي را بكند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل 170 سال اطاعت و عبادت است؛ يعني از نظر پاداش چنين چيزي به او داده ، این روایت عظمت این شب را نشان می دهد.

-در آن شب توبه مقبول و دعا مستجاب می شود.

- روز عرفه  روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعات خود فرا می خواند و سفره  های جود واحسان خود را برای آنها می گستراند و شیطان در آن روز خوار وحقیر رانده خواهد شد روز عرفه روز امید است .

مردم از اين همه رحمت بي خبرند و دنبال نيازهايشان در جاهاي ديگري هستند، در حالي كه مغفرت و اجابت در روز عرفه جريان دارد. عرفه بهاري ديگر است كه با خودش عطر رهايي از قيود دنيا مي آورد. چيزي كه اين روزها من و تو به آن بيش از هميشه نيازمنديم. دلگرمي عظيمي در ميان اين همه شلوغي، اين همه سردرگمي، اين همه به هر در زدن هاي بيهوده است .

 

اعمال عرفه:

1-غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود.

2-زیارت امام حسین علیه السلام .

كه از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در كثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر كسى توفیق یابد كه در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد ثوابش كمتر از كسى كه در عرفات است نیست.

 

3-بعد از نماز عصر پیش از آن كه مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو ركعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده گردد. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نیكو به عمل آورد و چون فارغ شود دو ركعت نماز اقامه كند. در ركعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار ركعت نماز گزارد.که در هر ركعت بعد از حمد، توحید پنجاه مرتبه بخواند. كه این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است .

 

4-شیخ كفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى كسى كه ضعف پیدا نكند و مانع دعا خواندن او نشود.

 

5-تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه 

سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُكْمُهُ

منزه است خدایى كه در آسمان است عرش او منزه است خدایى كه در زمین است فرمان و حكمش

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبیلُهُ

منزه است خدایى كه در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدایى كه در دریا راه دارد

سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ

منزه است خدایى كه در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدایى كه در بهشت رحمت او است

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ

منزه است خدایى كه در قیامت عدل و دادش برپا است منزه است خدایى كه آسمان را بالا برد منزه است خدایى

الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیْهِ پس

كه زمین را گسترد منزه است خدایى كه ملجا و پناهى از او نیست جز بسوى خودش

بگو سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ صد مرتبه و بخوان

منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر از توصیف است  .

 

6-سوره توحید صد مرتبه و آیة الكرسى صد مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد مرتبه خوانده شود.

  و دعای ذیل خوانده شود:

لااِلهَاِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیى وَ یُمیتُ

معبودى جز خدا نیست یگانه اى كه شریك ندارد پادشاهى خاص او است و از آن او است حمد زنده كند و بمیراند

وَیُمیتُ وَیُحْیى وَهُوَ حَىُّ لا یَموُتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّشَىْءٍ َقدیرٌ

و بمیراند و زنده كند و او است زنده اى كه نمیرد هرچه خیر است بدست او است و او بر هر چیز توانا است.

ده مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَ اَتوُبُ اِلَیْهِ

آمرزش خواهم از خدایى كه معبود بحقى جز او نیست كه زنده و پاینده است و بسویش توبه كنم

ده مرتبه یا اَللّهُ   ده مرتبه یا رَحْمنُ    ده مرتبه یا رَحیمُ    ده مرتبه یا بَدیعَ

اى خدا * اى بخشاینده * اى مهربان  * اى پدیدآرنده

السَّمواتِ وَالاْرْضِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ       ده مرتبه یا حَىُّ یا قَیُّومُ 

آسمانها و زمین اى صاحب جلالت و بزرگوارى * اى زنده و اى پاینده*

ده مرتبه یا حَنّانُ یا مَنّانُ     ده مرتبه یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ     ده مرتبه امینَ     

اى پرعطا اى پرنعمت * اى كه معبودى جز تو نیست * اجابت كن  *

 

ده مرتبه ذكر صلوات از حضرت صادق علیه السلام:

 اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ یا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ یا

 خدایا از تو خواهم اى كسى كه او نزدیكتر است به من از رگ گردن اى

مَنْ یَحوُلُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى وَبِالاُْفُقِ

كه حائل شود میان انسان و دلش اى كه او در دیدگاه اعلى است و در افق

الْمُبینِ یا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى یا مَنْ لَیْسَ كَمِثْلِهِ

آشكارى است اى كه او بخشاینده است و بر عرش استیلا دارد اى كه نیست مانندش

شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ محمد

چیزى و او شنوا و بینا است از تو خواهم كه درود فرستى بر محمد و آل محمد .

و بخواه حاجت خود را كه برآورده خواهد شد انشاءالله تعالى

پس بخوان این صَلَوات را كه از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه هر كه بخواهد مسرور كند محمّد و آل محمّد را در صَلَوات بر ایشان بگوید:

اَللّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ

خدایا اى بخشنده ترین عطابخشان و اى بهترین

مَنْ سُئِلَ وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى

درخواست شدگان و اى مهربانترین كسى كه از او مهربانى جویند خدایا درود فرست بر محمد و آلش در

الاَْوَّلینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الاَّْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

زمره پیشینیان و درود فرست بر محمد و آلش در زمره پسینیان و درود فرست بر محمد

و َآلِهِ فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلینَ

و آلش در ساكنین عالم بالا و درود فرست بر محمد و آلش در زمره مرسلین

اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَآلَهُ الْوَسیلَةَ وَالْفَضیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالرِّفْعَةَ

خدایا عطا كن به محمد و آلش مقام وسیله و فضیلت و شرف و رفعت

وَالدَّرَجَةَ الْكَبیرَةَ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و درجه بلند خدایا من ایمان آوردم به محمد صلى الله علیه و آله

وَلَمْ اَرَهُ فَلا تَحْرِمْنى فِى الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ وَارْزُقْنى صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنى

با اینكه او را ندیده ام پس در روز قیامت از دیدارش محرومم مفرما و مصاحبت و همنشینى او را روزیم فرما

عَلى مِلَّتِهِ وَاسْقِنى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنَّیئاً لا اَظْمَاءُ

و بر كیش او بمیرانم و بنوشانم از حوض او (حوض كوثر) نوشاندنى سیراب و جانبخش و گوارا كه

بَعْدَهُ اَبَداً اِنَّكَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى

پس از آن هرگز تشنه نشوم كه براستى تو بر هرچیز توانایى خدایا من ایمان آورده ام به محمد صلى

اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ اَرَهُ فَعَرَِّفْنى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ اَللّهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً

الله علیه وآله و او را ندیده ام پس در بهشت رویش را به من نشان ده خدایا برسان به محمد

صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مِنّى تَحِیَّةً كَثیرَةً وَ سَلاماً .

صلى الله علیه و آله از جانب من تحیتى بسیار و سلامى .

 

7-دعای ام داود خوانده شود.

8-این تسبیح را كه ثواب آن بسیار است گفته شود:

 سُبْحانَ اللّهِ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ بَعْدَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ مَعَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ

منزه باد خدا پیش از هر كس و منزه باد خدا پس از هركس و منزه باد خدا با هركس و منزه باد

اللّهِ یَبْقى رَبُّنا ویَفْنى كُلُّ اءَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ

خدا كه باقى ماند پروردگار ما و فانى شود هركس و منزه باد خدا تنزیهى كه فزونى گیرد بر تسبیح

الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً كَثیراً قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ

تسبیح گویان فزونى بسیارى پیش از هركس و منزه باد خدا تنزیهى كه فزونى گیرد بر

تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً كَثیراً بَعْدَ كُلِّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً

تسبیح تسبیح گویان فزونى بسیارى پس از هركس و منزه باد خدا تنزیهى كه

یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحینَ فَضْلاً كَثیراً مَعَ كُلِّ اَحَدٍ وَ سُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَفْضُلُ تَسْبیحَ الْمُسَبِّحِینَ

فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان فزونى بسیار با هر كس ، و منزه باد خدا تنزیهى كه فزونى گیرد بر تسبیح تسبیح گویان

فَضْلاً كَثیراً لِرَبِّنَا الْباقى وَیَفْنى كُلُّ اَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً لا یُحْصى وَلا یُدْرى وَلا یُنْسى وَلا

برترى بسیارى براى پروردگار ما كه باقى ماند و جز او فانى شودهر كس و منزه باد خدا تنزیهى كه به شماره در نیاید و دانسته نشود و فراموش نگردد و

یَبْلى وَلا یَفْنى وَلَیْسَ لَهُ مُنْتَهى وَسُبْحانَ اللّهِ تَسْبیحاً یَدوُمُ

كهنه نشود و فنا نپذیرد و انتهایى برایش نباشد و منزه باد خدا تنزیهى كه دوام داشته باشد

بِدَوامِهِ وَیَبْقى بِبَقآئِهِ فى سِنِى الْعالَمینَ وَشُهوُرِ الدُّهوُرِ وَاَیّامِ

به دوام او و باقى ماند به بقاى او در طول سالهاى این جهان و سایر جهانیان و ماههاى این روزگار و هر روزگار و روزهاى

الدُّنْیا وَساعاتِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ وَسُبْحانَ اللّهِ اَبَدَ الاَْبَدِ وَمَعَ الاَْبَدِ مِمّا

دنیا و ساعات شب و روز و منزه باد خدا تا جاویدان است جاوید و همراه با جاوید بدانسان كه

لا یُحْصیهِ الْعَدَدُ وَلا یُفْنیهِ الاَْمَدُ وَلا یَقْطَعُهُ الاَْبَدُ و َتَبارَكَ اللّهُ

شماره اش نتوان كرد و زمان و مدت آنرا به فنا نكشاند و قطعش نكند ((هرگز)) و بزرگ است خدا

اَحْسَنُ الْخالِقینَ پس بگو: وَالْحَمْدُ لِلّهِ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ بَعْدَ كُلِّ

بهترین آفریدگان * و ستایش خاص خدا است پیش از هركس و ستایش از آن او است پس از هر

اَحَدٍ تا آخر دعا لكن بجاى هر سُبْحانَاللّهِ الْحَمْدُلِلّهِ بگو و چون به اَحْسَنُ الْخالِقینَ رسیدى بگو: 

كس * منزه است خدا و ستایش خاص خداست  * بهترین 

لا اِلهَ اِلا اللّهُ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ تا به آخر بجاى سُبْحانَ اللّهِ

آفریدگان * معبودى نیست جز خدا پیش از هركس * منزه است خدا

لا اِلهَ اِلا اللّهُ مى گوئى و بعد از آن بگو: وَاللّهُ اَكْبَرُ قَبْلَ كُلِّ اَحَدٍ تا به آخر كه بجاى

جز او خدایى نیست * و خدا بزرگتر است از توصیف پیش از هر كس *

سُبْحانَ اللّهِ اَللّهُ اَكْبَرُ مى گوئى پس مى خوانى دعاى : اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاءَ وَتَهَیَّاءَ را كه

منزه است خدا و خدا بزرگتر است از توصیف

 

9-دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه خوانده شود.

10-در آخر روز عرفه این دعا خوانده شود:

یا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبى لا تَضُرُّكَ وَاِنَّ مَغْفِرَتَكَ لى لا تَنْقُصُكَ فَاَعْطِنى ما لا

پروردگارا همانا گناهان من زیانى به تو نزند و محققاً آمرزش تو از من نقصانى به تو نرساند پس عطا كن به من

یَنْقُصُكَ وَاغْفِرْ لى ما لایَضُرُّكَ و ایضا بخوان : اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنى خَیْرَ ما

آنچه را نقصانت نرساند و بیامرز برایم آنچه را زیانت نزند * خدایا محرومم مكن از آن خیرى كه

عِنْدَكَ لِشَرِّ ما عِنْدى فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنى بِتَعَبى وَ نَصَبى فَلا

نزد تو است بخاطر آن شرى كه در پیش من است پس اگر تو به رنج و خستگیم رحم نمى كنى پس

تَحْرِمْنى اَجْرَ الْمُصابِ عَلى مُصیبَتِهِ

محرومم مدار از پاداش مصیبت دیده اى بر مصیبتش

 

11-دعای مشلول خوانده شود.

چترها را باید بست                  زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد      با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد            عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
 زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری

تلویزیون فرهنگی یا فرهنگ تلویزیونی

بسم الله الرحمن الرحیم

تلویزیون فرهنگی یا فرهنگ تلویزیونی

«برای چه تلویزیون نگاه می‌کنیم؟»

در مواجهه با این سوال چه جوابی می‌دهیم؟ تلویزیون را برای سرگرمی و اوقات فراغت نگاه می‌کنیم، تلویزیون را برای آموزش و یادگیری می‌بینیم یا هر دوی این‌ها؟

آنچه مسلم است این است که تلویزیون صرفا جنبه‌ی سرگرمی مطلق نداشته و آن‌ها که می‌گویند تلویزیون وسیله‌ی سرگرمی است یا خود را به خواب زده‌اند یا تا کنون به گفته‌ی خود فکر نکرده‌اند. البته در اینجا باید فراتر از این رفت و گفت کسانی که تلویزیون را وسیله‌ی آموزش می‌دانند نیز در اشتباه‌اند. مارشال مک لوهان که وی را به عنوان پدر علم رسانه می‌شناسند، در مقاله‌ای در خصوص آموزش در تلویزیون و سینما می‌نویسد:

«خصیصه‌ی بنیادی چنین آموزشی، در این دوره‌ی فردگرایی، تجزیه‌ی ماده و حتی زندگی به عوامل متشکله‌ی آن، به منظور تکثیر و تولید محصولات متحدالشکل به میزان دلخواه است. به همین نحو «انسان‌های متخصص هم به صورت عوامل متشکله ماشین عظیم اجتماعی درمی‌آیند». در چنین نظامی هدف آموزش و پرورش، تربیت متخصص است نه ترغیب جوانان به کشف و یادگیری.»

بدین ترتیب باید آموزش را از آنچه ما در مخیله‌ی خود به عنوان «تعلیم و تربیت» می‌شناسیم، جدا کنیم. تعلیم و تربیت همان چیزی است که در کودکی رو دفترهای خود آن را عبادت می‌خواندیم و حال با گفتن این مطلب می‌توان واضح‌تر به این امر پی برد که رسانه‌ی مک‌لوهان،‌ امری نیست که هدفی عبادی داشته باشد.

اما برگردیم به سوال خود، چرا به تلویزیون نگاه می‌کنیم؟ اگر فکر کنیم تلویزیون صرفا جنبه‌ای سرگرم کننده‌ دارد، پس آگاهی‌های جمعی توسط فیلم‌های مستند، اخبار و برنامه‌های تلویزیونی که ساعات بسیاری از برنامه‌ها را پر کرده است چیست؟ و چرا در جهان امروز، تلویزیون، رادیو و رسانه‌های جمعی را سلاح سرد می‌خوانند یا به آن لقب جنگ نرم داده‌اند؟

بدیهی است تلویزیون وسیله‌ای سرگرم کننده نیست. حتی اگر بخواهیم به برنامه‌های سرگرمی آن نیز نگاهی بیندازیم، جنبه‌ی «ارسال پیام» از فرستنده به مخاطب بیشتر است از یک سرگرمی برای پر کردن اوقات فراغت. باید با تاسف این مطلب را گفت که از آنجا که تلویزیون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ما در آن سطح کیفی برای بررسی این امر نیست،‌ باید به نسخه‌های شبکه‌های خارجی یا ماهواره‌ای نگاهی کرد تا به ماهیت بیشتر این امر پی برد.

فیلم‌هایی که از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان مانند فارسی1 پخش می‌شود، به زعم مخاطبین جذاب و دیدنی است، سرگرم‌کننده است و خصوصا به نظر می‌رسد، بینندگان خانم‌های خانه‌دار این شبکه‌ها بیشتر باشند. اگر محتوای پیام این برنامه‌ها واکاوی شوند، ماهیت آن را فقط در القای پیام توسط سازندگان آن می‌توان دید. پیام اکثر قریب به اتفاق آن، خیانت و خیانت در خانواده را شامل می‌شود.

تفاوت ماهوی برنامه‌هایی نظیر «آکادمی موسیقی گوگوش» با برنامه‌های تلویزیون خودمان در این است که تمام برنامه‌های شبکه‌های فارسی زبان یک هدف مشترک دارند و آن «تغییر فرهنگ» جامعه ایران است. تغییری که با همراه‌سازی مخاطب با شخصیتِ اصلی برنامه،‌ چه مجری، چه بازیگر و چه خواننده و ایجاد دغدغه در ذهن وی آغاز می‌گردد و این روند هم‌راه‌سازی چنان نرم و آرام انجام می‌گیرد که هدف پیام که تغییر فرهنگ باشد، در لایه‌های پنهان در ذهن مخاطب قرار می‌گیرد.

به همین دلیل است که اگر از کسی بپرسیم «آکادمی موسیقی گوگوش» چیست؟ می‌گوید یک مسابقه‌ی موسیقی که چند نفر در آن شرکت می‌کنند و یک نفر به عنوان برنده اعلام می‌شود و از همین رو برایش تعجب‌آمیز است که این برنامه را «دشمن» بخوانیم. چون ذهن مخاطب جامعه ما با «دشمن تا بن دندان مسلح»، «کافر حربی» و لغاتی این چنینی پر شده است و چون برنامه‌های شبکه‌های فارسی زبان، عاری از هرگونه افراط‌گرایی در القای پیام هستند، نه‌تنها قادر به تشخیص این امر نیست، بلکه با گفتن هدف تغییر فرهنگ توسط این شبکه‌ها، شما را به شک کردن در بدیهیات متهم می‌سازد.

باید پذیرفت که تلویزیون روی ادراک و فهم بشر امروزی اثر زیادی گذاشته است و جزء لاینفکی از زندگی مادی تمدن بشری امروز شده است. کودکان ما ساعات خویش را با برنامه‌های تلویزیون هماهنگ می‌کنند و والدین آنان حتی ساعت خواب خود را برای دیدن یک برنامه تلویزیونی به عقب می‌اندازند.

اگر بپذیریم تلویزیون، پیام است و پیام را طبق نظریه مک‌لوهان، رسانه درنظر بگیریم، تلویزیون را می‌شود جعبه‌ی جادویی تعریف فرهنگ برای مخاطب درنظر گرفت. جای تاسف است که بعد از گذشت سی و پنج سال از انقلاب اسلامی، هیچ یک از سینماگران و اهل تلویزیون فرهنگی مطابق با فرهنگ ملی و دینی ما عرضه نکرده‌اند و آنچه‌ امروز در تلویزیون ما پخش می‌شود، بار ناخودآگاه مخاطب را به خودبنیادی یا سوبژکتیویسم این امر سوق می‌دهد که فرهنگ غربی را بپذیرد. زیرا ماهیت برنامه‌های تلویزیونی ما اگر نگوییم بدتر از شبکه‌های فارسی زبان است، از آن کمتر نیست.

شماره‌ی بعدی و در ادامه‌ی این مطلب، به این می‌پردازیم که چرا برنامه‌های داخلی ما خود مروج فرهنگ غربی است.

مسیح مصطفوی، ماهنامه شماره 10 دشمن

روزی که «شیطان» به بندگان خود بالید


(بسم الله الرحمن الرحیم)
تصویری که پیش رو دارید، یکی از شرم آورترین برگ های تاریخ اسلام است. این عکس در روز 10 ژوئن 1967 برداشته شده است. یگان های پیشرو «تزاحال» (ارتش صهیونیستی) از پله های «حرم شریف» بالا می روند و پیروزمندانه، گام در محوطه ی «مسجدالاقصی» می گذراند. هیچ مدافع مسلمانی نیست که از «حرم شریف»، مکانی که پس از «کعبه»، دومین سرزمین مقدس برای تمام مسلمانان است دفاع کند. قبله گاه اول مسلمانان، زیر چکمه های «بنی صهیون» افتاده است و مسجدی که حدود 1400 سال قبل، شاهد «معراج» پیامبر خدا بوده است، تنها و بی دفاع و حتی بی نمازگزار، نظاره گر گام های پیروزمندانه ی «فرزندان سامری» است. چه زشت و تاثربرانگیز است این منظره برای هر مسلمان آزاده ای که دردِ دین دارد. روزی که مومنان لب گزیدند و بر پیشانی کوبیدند و کافران شادمانی کردند و «شیطان» به بندگان خود بالید. شرم باد بر آنانی که چنین قصور و خیانت بزرگی را مرتکب شدند. سیاه باد روی شان.
وبشارت باد بر مومنان و صالحان که زمین، میراثِ بندگان صالح خدا است و «فرزندان معنوی رسول خدا(صلوات الله علیه)» سرانجام این خاک مقدس را از نجاستِ «بنی صهیون» طاهر خواهند نمود. «الیس الصبح بقریب»

شناخت پیروان شیطان به روایت امیرالمؤمنین/نقش نیت در پاداش اعمال

امام علی(ع) می‌فرمایند: منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند و شیطان نیز آن‌ها را دام خود قرار داد و در دل‏های آنان تخم گذارد و جوجه‏های خود را در دامانشان پرورش داد، پس با یاری آن‌ها بر مرکب گمراهی سوار شد.

 

ماه مبارک رمضان ماهی است که شب‌های قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، تفألی بهارانه به نهج‌البلاغه داشته باشیم تا بتوانیم خوشه‌ای از کلام گرانبهای مولا و مقتدای خویش برچینیم.

 

*خطبه 7 و شناخت پیروان شیطان 

«اتَّخَذُوا الشَّیطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَفَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَدَبَّ وَدَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْینِهِمْ وَنَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَینَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَنَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ»

منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند و شیطان نیز آن‌ها را دام خود قرار داد و در دل‏های آنان تخم گذارد، و جوجه‏های خود را در دامانشان پرورش داد، با چشم‏های آنان می‏نگریست و با زبان‏های آنان سخن می‏گفت، پس با یاری آن‌ها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد، مانند رفتار کسی که نشان می‏داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان، سخن باطل می‏گوید.

 

*خطبه 12 از شرکت آیندگان در پاداش گذشتگان تا نقش نیت در پاداش اعمال

«ومن کلام له علیه‌السلام لما أظفره الله بأصحاب الجمل وَقَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیرَى مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِکَ، فَقَالَ لَهُ علیه‌السلام أَهَوَى أَخِیکَ مَعَنَا فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَلَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَأَرْحَامِ النِّسَاءِ سَیرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَیقْوَى بِهِمُ الْإِیمَانُ»

پس از پیروزی در جنگ بصره در سال 36 هجری یکی از یاران امام علیه‌السّلام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و می‏دید که چگونه خدا تو را بر دشمنانت پیروز کرد.

امام علیه‌السّلام پرسید: آیا فکر و دل برادرت با ما بود، گفت:آری، امام علیه‌السّلام فرمود: پس او هم در این جنگ با ما بود، بلکه با ما در این نبرد شریکند، آن‌هایی که حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران هستند، ولی با ما هم عقیده و آرمانند، به زودی متوّلد می‏شوند و دین و ایمان به وسیله آنان تقویت می‏شود.

 

*خطبه 13 و  عوامل سقوط جامعه

«کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَأَتْبَاعَ الْبَهِیمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَعُقِرَ فَهَرَبْتُمْ أَخْلَاقُکُمْ دِقَاقٌ وَعَهْدُکُمْ شِقَاقٌ وَدِینُکُمْ نِفَاقٌ وَمَاؤُکُمْ زُعَاقٌ وَالْمُقِیمُ بَینَ أَظْهُرِکُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَالشَّاخِصُ عَنْکُمْ مُتَدَارَکٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ کَأَنِّی بِمَسْجِدِکُمْ کَجُؤْجُؤِ سَفِینَةٍ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَلَیهَا الْعَذَابَ مِنْ فَوْقِهَا وَمِنْ تَحْتِهَا وَغَرِقَ مَنْ فِی ضِمْنِهَا (وَ فِی رِوَایةٍ) وَایمُ اللَّهِ لتغرقن بَلْدَتُکُمْ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى مَسْجِدِهَا کَجُؤْجُؤِ سَفِینَةٍ أَوْ نَعَامَةٍ جَاثِمَةٍ (وَفِی رِوَایةٍ) کَجُؤْجُؤِ طَیرٍ فِی لُجَّةِ بَحْرٍ»

شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید تا شتر صدا می‏کرد می‏جنگیدید و تا دست و پای آن قطع شد، فرار کردید، اخلاق شما پست و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دورویی و آب آشامیدنی شما شور و ناگوار است.

کسی که میان شما زندگی کند به کیفر گناهش گرفتار می‏شود و آن کس که از شما دوری گزیند مشمول آمرزش پروردگار می‏‌شود، گویا مسجد شما را می‏بینم که چون سینه کشتی غرق شده است که عذاب خدا از بالا و پایین او را احاطه می‏کند و سرنشینان آن، همه غرق می‏شوند.

و در روایتی است:سوگند به خدا، سرزمین شما را آب غرق می‏کند، گویا مسجد شما را می‏نگرم که چون سینه کشتی یا چونان شتر مرغی که بر سینه خوابیده باشد، بر روی آب مانده است.

 

*خطبه 15 سیاست اقتصادی امام(ع)

«وَاللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَمُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَمَنْ ضَاقَ عَلَیهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیهِ أَضْیقُ»

به خدا سوگند، بیت‌المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می‏گردانم، گر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است، و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم برای او سخت‏تر است.

 

*خطبه  17 و شناخت بدترین انسان‌ها

«إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ رَجُلَانِ رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ مَشْغُوفٌ بِکَلَامِ بِدْعَةٍ وَدُعَاءِ ضَلَالَةٍ فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ ضَالٌّ عَنْ هَدْی مَنْ کَانَ قَبْلَهُ مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ فِی حَیاتِهِ وَبَعْدَ وَفَاتِهِ حَمَّالٌ خَطَایا غَیرِهِ رَهْنٌ بِخَطِیئَتِهِ وَرَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا مُوضِعٌ فِی جُهَّالِ الْأُمَّةِ غَارٌّ فِی أَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ عَمٍ بِمَا فِی عَقْدِ الْهُدْنَةِ قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَلَیسَ بِهِ بَکَّرَ فَاسْتَکْثَرَ مِنْ جَمْعِ مَا قَلَّ مِنْهُ خَیرٌ مِمَّا کَثُرَ حَتَّى إِذَا ارْتَوَى مِنْ مَاءٍ آجِنٍ وَاکْتَنَزَ مِنْ غَیرِ طَائِلٍ»

دشمن‏ترین آفریده‏ها نزد خدا دو نفرند: مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزی می‏کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتی‏های خود نیز هست.

و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در میان انسان‏های نادان امت، جایگاهی پیدا کرده است، در تاریکی‏های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است، آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزی را بسیار جمع آوری می‏کند که اندک آن به از بسیار است تا آنکه از آب گندیده سیراب شود و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد.

اعمال مشترک لیالی قدر/ تقدیری که با امضای امام زمان(عج) رقم می‌خورد

بار دیگر پس از ماه‌ها انتظار، بهترین شب خدا از راه می‌رسد و مردم خداجوی کشورمان خود را برای بهره‌برداری بیشتر از شب‌های قدر آماده می‌کنند، شبی که از هزاران ماه بهتر است و نظیری ندارد و در آن شب تقدیر امور سال رقم می‌خورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می‌شوند و به خدمت امام زمان(عج) مشرف می‌شوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام(عج) عرضه می‌کنند، خوشا به حال آنان که بهترین ره‌ توشه را از این شب‌ها می‌برند.

 

اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آنکه در هر سه شب انجام می‌شود و دیگر آنکه مخصوص هر شبی است.

*اعمال مشترک لیالی قدر

-  غسل: مقارن غروب آفتاب که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.

- دو رکعت نماز: در هر رکعت بعد از سوره «حمد»، 7 مرتبه سوره «توحید» بخواند و بعد از فراغ 70 مرتبه «اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ» و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.

- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ واَسماۆُکَ الحُسنی وَما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار» پس هر حاجت که دارد بخواهد.

- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:

«اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَبِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَهُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ».

ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِعلیٍّ

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

پس از این عمل هر حاجتی که داری طلب کن.

- زیارت امام حسین(ع): در روایت آمده است که چون شب قدر می‌شود منادی از آسمان هفتم ندا می‌کند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین(ع) علیه السلام آمده است.

- احیا داشتن این شب‌ها: در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود، هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

- 100رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که در هر رکعت بعد از سوره «حمد»، 10 مرتبه سوره «توحید» بخواند.

- این دعا خوانده شود: «اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَاَعتَرِفُ...»

*نگاهی گذرا به اعمال هر شب قدر

شب نوزدهم:

- 100 مرتبه «اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَاَتوبُ اِلَیه»

- 100مرتبه  «اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ»

- دعای «یا ذَالَّذی کانَ...» خوانده شود .

- دعای «اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ...» خوانده شود.

شب بیست و یکم:

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل، احیاء، زیارت، نماز، قرآن بر سر گرفتن، صد رکعت نماز، دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد.

امام صادق(ع) فرمود: تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم تحکیم، در شب بیست و یکم امضا ‏و در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.

شب بیست و سوم:

شب شریفی است، طبق روایت امام صادق(ع) در این شب تقدیرات ما امضا می‌شود، پس بکوشیم با عبادت خاصانه بهترین تقدیرات را از او خواسته و تمنا کینم آنچه از خیر هست برای ما امضا شود و شرور با نگاه رحمت خداوند مهربان از زندگی ما دفع شوند.

شبی برتر از هزار ماه/ اعمال شب های قدر/ بهترین دعا در این شب ها چیست؟

جایگاه و اهمیت شب قدر

چنان ‏كه درك شب قدر، كاری مشكل است، بیان جایگاه و «قدر» شب قدر نیز عملی است دشوار كه تنها راه ‏یافتگان به آن شب عزیز می‏توانند واقعیت و حقیقت آن را بیان دارند؛ چرا كه قرآن به پیامبر خدا فرمود: «و تو چه دانی شب قدر چیست؟»

در وصف آن همین بس كه «از هزار ماه برتر است» و مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است:

شبی برتر از هزار ماه/ اعمال شب های قدر/ بهترین دعا در این شب ها چیست؟

 

1- نزول قرآن

نزول جامع‏ترین، كامل‏ترین و ماندگارترین كتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود می‏گوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْانَ»(بقره/ 185)؛ «ماه [مبارك] رمضان ماهی است كه در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبی از شب‌های آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان می‏كند كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (دخان/ 3)؛ «به راستی، آن [قرآن] را در شبی پر بركت نازل كردیم.» و این شب مبارك را در سوره قدر مشخص فرموده كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر/ 1)؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن می‏افزاید. این نكته را هم اضافه كنیم كه این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی كه آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.


2- تقدیر امور

در نام‏گذاری شب قدر بیان‌های مختلفی وارد شده است: برخی آن را به معنای شبی با عظمت و بزرگ «لَیْلَةُ الْعَظَمَة» (مجمع البیان، ج1، ص 518) گرفته‌‏اند؛ چرا كه قدر در قرآن به معنای منزلت و بزرگی خداوند آمده، در آیه‏ای می‏خوانیم: «ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ»(حج/ 74) ؛ «قدر ندانستند (و نشناختند) خدا را آنگونه كه حقّ عظمت او بود.»

 

«قدر» به معنای تقدیر و اندازه‌‏گیری و تنظیم است. این معنی را هم لغت تأیید می‏كند و هم قرآن و روایات. راغب اصفهانی می‏گوید: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ اَیْ لَیْلَةٌ قَیَّضَها لِأُمُورٍ مَخْصُوصَة » (المفردات فی غریب القرآن، ص 395)؛ شب قدر یعنی شبی كه (خداوند) برای [تنظیم و تعیین] امور مخصوصی آن را آماده [و مقرّر] نموده است.» و قرآن كریم می‏فرماید: در آن شب «یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكیمٍ» (دخان/ 4) «هر كاری بر طبق حكمت [خداوند] جدا (و تعیین و تنظیم) می‏گردد.»

 

و امام صادق علیه‏ السلام فرمود: «التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ (وسائل الشیعه، ج 7، ص259)؛ « تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحكیم آن در شب بیست و یكم، و امضا ‏آن در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.»

 

و امام رضا علیه ‏السلام فرمود: «... یُقَدَّرُ فیها ما یَكُونُ فی السَّنَةِ مِنْ خَیْرٍ اَوْ شَرٍّ اَوْ مَضَرَّةٍ اَوْ مَنْفَعَةٍ اَوْ رِزْقٍ اَوْ اَجَلٍ وَ لِذلِكَ سُمِّیَتْ لَیْلَةُ الْقَدْر (عیون اخبارالرضا، ج2، ص 116)؛ در آن شب (قدر) آنچه كه در سال واقع می‏شود، تقدیر و اندازه‌‏گیری می‏شود، از نیكی و بدی و سود و زیان و روزی و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر شب اندازه‌گیری نامیده شده است.»

 

و طبق روایات فراوانی (بحار الانوار، ج94) سرنوشت افراد برای سال بعد، مانند: رزق و روزی، مرگ و میرها، خوشی و ناخوشی‌ها، حج رفتن و حوادث دیگر زندگی، بر اساس استعدادها و لیاقت‌ها، رقم می‏خورد، و این تقدیر حكیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیاری» به وجود نمی‌‏آورد. می‏توان بین تمام اقوال این گونه جمع كرد كه در این شب با عظمت و بزرگ، با فرود ملائكه آسمانی، تقدیرات یك سال مشخص و بر قلب حجّت زمان علیه‏ السلام عرضه می‏ شود.

 

3- سند امامت

شب قدر بزرگ‏ترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانی، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقای آن دانسته ‏اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهل‌بیت علیهم ‏السلام شمرده شده است كه به برخی روایات اشاره می‏شود:

 

از امام صادق علیه ‏السلام نقل شده است كه فرمود: علی علیه‏ السلام زیاد می‏فرمود: هیچ‏ گاه تیمی و عدوی (ابوبكر و عمر) خدمت پیامبر جمع نشدند مگر آن كه آن حضرت سوره «اِنّا اَنْزَلْناهُ ...» را با خشوع و گریه می‏خواند، سپس آن دو عرض می‏كردند چقدر رقّت شما نسبت به این سوره شدید است. پیامبر اكرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله می‏فرمود: به جهت آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده است و به جهت آنچه دل این شخص [یعنی علی علیه‏ السلام ] پس از من خواهد دید. آن دو می‏ گفتند: مگر شما چه دیده‌‏ای و او چه می‏ بیند؟

 

فرمود: پیامبر اكرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله برای آن دو نوشت «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ اَمْرٍ» ؛ «ملائكه و روح در آن شب با اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر كاری نازل می‏شوند.» آن‏گاه می‏فرمود: آیا بعد از «كُلُّ اَمْرٍ؛ تمام امرها» كه خداوند می‏فرماید، چیزی باقی خواهد ماند؟ می‏ گفتند: نه. سپس حضرت می‏ فرمود: آیا می‏دانید آن كسی كه هر امری بر او نازل می‏شود كیست؟ می‏ گفتند: تو هستی ای رسول خدا! آن‏گاه می‏فرمود: بله ولی آیا شب قدر بعد از من هم ادامه دارد؟ می‏ گفتند: بله. می‏ فرمود: آیا [در شب‌های قدر] بعد از من هم آن امر نازل می‏شود؟ می ‏گفتند: بله. سپس می‏ فرمود: بر چه كسی؟ می‏ گفتند: نمی ‏دانیم. سپس آن حضرت از سر من (علی) می‏گرفت (و دست را روی سر من قرار می‏داد) و می‏فرمود: اگر نمی‏دانید بدانید، آن شخص پس از من این مرد است.

 

فرمود: پس آن گاه آن دو نفر همیشه این‏گونه بودند كه شب قدر را بعد از پیامبر اكرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله به سبب هراسی كه بر دل آن دو می‏افتاد، می‏شناختند.» (اصول كافی، ج1، ص 363 – 364)

 

و در جای دیگر علی علیه ‏السلام فرمود: «به حقیقت شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در آن شب نازل می‏شود و به راستی برای آن امر صاحبان امری است. عرضه شد آنان چه كسانی هستند؟ فرمود: «اَنَا وَ اَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبی اَئِمَّةً مُحَدَّثُونَ» (بحارالانوار (همان)، ج 94، ص15)؛ من و یازده امام از نسل من كه همه امامانی محدَّث می‏باشند ( ملائكه را نمی‏بینند ولی صدای آنها را می‏شنوند).»

 

و در برخی روایات آمده كه خود ولایت علی علیه ‏السلام و ائمه علیهم‏ السلام جزء تقدیرات آن شب است (همان، ص18) و دستور داده‌‏اند كه با مخالفان برای اثبات امامت و بقای آن و زنده بودن مهدی علیه‏ السلام به شب قدر استدلال كنید.(اصول كافی، ج1، ص 353) آری، بقای شب قدر دلیل محكمی است بر بقای امامت و بقای امامت اقتضا می‏كند حیات و زنده بودن مهدی علیه ‏السلام را و حیات مهدی علیه ‏السلام نشانه حیات مذهب پیشتاز و همیشه در صحنه تشیّع است. لذا اسلام اصیل و قرآن تا ابد زنده است.

 

از اینجا روشن شد كه شب قدر، یعنی شب ولایت و امامت و معنای روایاتی كه شب قدر را به فاطمه زهرا علیها‏السلام تفسیر نموده (فرات كوفی، ص581) است، روشن شد كه حقیقت شب قدر امامت و ولایت است و حقیقت ولایت و امامت زهرای مرضیه علیها‏السلام است.


4- بخشش گناهان

یكی دیگر از ویژگی‌های شب قدر بخشش گناهان و عفو عاصیان و مجرمان است، لذا باید تلاش نمود تا این فیض عظمای الهی شامل حال انسان شود. وای به حال انسانی كه در شب قدر مورد غفران الهی قرار نگیرد؛ چنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‏فرمود: «كسی كه شب قدر را درك كند، پس بخشیده نشود پس خدا او را (از رحمت خویش) دور می‏سازد.» (بحار الانوار، ج94، ص80)

 

و در جای دیگر فرمود: «هر كس كه از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم شده است و محروم نمی‌‌ماند از خیرات شب قدر، مگر كسی كه (با اعمال خویش) خود را محروم نموده باشد.» (كنز العمّال، ج8، ص534)

لذا باید تلاش مضاعف نمود تا غفران الهی در این شبِ بخششِ گناهان شامل حال انسان گردد.

 

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‏فرمود: «كسی كه در شب قدر به پاخیزد (و آن شب را)  از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص ‏بیدار باشد) گناهان گذشته‌‏اش بخشوده می‏شود.» (وسائل الشیعه، ج10، ص 358)

در بحارالانوار در ذیل این روایت اضافه شده: «هر كس در شب‏ قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را می‏بخشد.» (بحار الانوار، ج93، ص 366)

 




ادامه نوشته

نصیحتی از امام‌باقر(ع) برای پولدار شدن

(بسم الله الرحمن الرحیم)
در نصیحتی از حضرت امام باقر علیه السلام آمده است که:

حضرت سه بار تکرار کردند که برای دیگران، پشت سرشان دعا کن تا روزی برایتان سرازیر شود!

مقدمه:
 
 از ماندگارترین و مفیدترین و هدایتگرترین گنجینه‌های معنوی تشیّع، وصیّت ها و نصیحت هایی است که از امامان معصوم علیه‌السلام به یادگار مانده است، این وصیّت ها، وصیّت های اصطلاحی که درباره مال و اموال باشد، نیست، بلکه وصیّت های معنوی و اخلاقی است که جنبه موعظه و هدایتگری دارد، و این هدایتگری می‌تواند در طول تاریخ ادامه داشته باشد.

 این وصیّت ها از تک تک معصومان و امامان، از پیامبر گرفته تا علی و امامان به دست ما رسیده است آنچه در این مقال به دنبال ارائه آن هستیم، گوشه‌هایی از وصیّت های حضرت باقر علیه‌السلام است که نسبت به برخی افراد داشته. امید که بتواند مفید و راهنما و راهگشا باشد.

 یک
 از ارزشمندترین سفارشاتی که از امام محمد باقر علیه السلام رسیده است وصیّتی است که به درخواست یکی از دوستان ایشان ارائه شده است. امام در پاسخ آن مرد فهیم تنها به گفتن سه جمله اکتفا کرده است. اما سه جمله‌ای که یک دریا سخن در آن و یک زندگی سعادت در آن نهفته است.

 1ـ «اوصیک بتقوی اللّه؛

 این جمله هر چند کوتاه است ولی اگر نگاه و نظری به قرآن داشته باشیم به خوبی می‌فهمیم که از جایگاه با عظمت و با اهمیّت برخوردار است. در یک نگاه اجمالی به قرآن به این نکات درباره تقوا برمی خوریم:

 تقوا، ملاک برتری فرد بر انسانهای دیگر: «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(1تقوا، زمینه پذیرش هدایت الهی را فراهم می‌کند: «هدی للمتّقین»(2)

 تقوا، وسیله برای دریافت علم الهی و ویژه است: «اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»(3)

 تقوا، وسیله دریافت رحمت الهی است: «اتقوا لعلّکم ترحمون»(4)

 تقوا، معیار قبولی اعمال و طاعات: «انّما یتقبل اللّه من المتّقین»(5)

 تقوا، وسیله دریافت رزق از طرق غیر منتظره: «و یرزقه من حیث لا یحتسب»(6)

 تقوا، وسیله برای در بن بست قرار نگرفتن: «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(7)

 تقوا، عامل توجه و حمایت و همراهی خاص خداوند: «ان اللّه مع المتّقین»(8)

 تقوا، عامل عاقبت به خیری است: «والعاقبة للمتّقین»(9)

 تقوا، فلسفه عبادت(10) و بسیاری از دستورات اسلامی چون روزه(11) و... می‌باشد.

 2ـ «وَ اِیّاکَ وَ المِزاح فَاِنَّه یُذهِب هَیبةَ الرّجُل وَ ماءَ وَجهِه؛ از شوخی بپرهیز، زیرا شوخی هیبت مرد و آبروی او را می‌برد.»

 البته باید به نکاتی درباره "شوخی" توجّه داشت:

 یک: شوخی اگر از دائره حق خارج نشود ممدوح است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه ‌و‌آله فرمود: «انّی امزح ولا اقول الّا حقّاً؛ من مزاح می‌کنم ولی جز حق نمی‌گویم»(12). باید توجه داشت که در شوخی دروغ گفته نشود، غیبت کسی نشده و موجب آزار و تمسخر کسی نگردد و...

 دو: اصل شوخی و مزاح نمودن ممدوح است حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او از "دَعابه" وجود دارد، عرض کردم: دعابة چیست؟ فرمود: «المزاح».(13) این مطلب بیانگر این است که مومن باید در روابط اجتماعی خود بشاش و اهل بگو و بخند باشد.

 سه: مزاح ممدوح نیز نباید از حَد و مرز عبور کند و زیاد شود و گرنه مذموم می‌شود، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «کَثرَةُ المِزاح یُذهب بماءِ الوجه؛ زیاد مزاح کردن آبروی انسان را می‌برد.»(14)

 با این نکات روشن شد که در کلام حضرت باقر علیه‌السلام نیز مقصود زیاد شوخی کردن و از حق و اندازه خارج شدن است.

 3ـ «و علیک بالدّعاء لاخوانک بظهر الغیب فانّه یهیل الرّزق، بقولها ثلاثاً؛(15) بر تو باد به دعا کردن برای برادرانت (از اهل ایمان) در غیاب آنها، زیرا که این کار روزی را سرازیر می‌کند، حضرت این جمله را سه بار فرمود».

 دعا گاه برای مسائل دنیوی است و گاه مسائل معنوی و آخرتی، دعا برای دنیا گاه برای خود انسان است و گاه برای دیگران، و همین طور دعا در مسائل معنوی یا برای خود شخص است و یا دیگران.

 از بین اقسام دعا، بهترین دعا آن است که در حق برادران دینی و دیگران باشد. در این باره زیاد شنیده‌اید. یکی از معروف ترین آنها ماجرایی است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می‌کنند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «اذا دعا احدٌ فلیعمّ فانّه اوجب للدّعاء و من قدّم اربعین رجلاً من اخوانه قبل ان یدعوا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛(16) هرگاه کسی خواست دعا کند دعای خود را عمومیّت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) زیرا فراگیری لازمتر است برای دعا نمودن، و کسی که جلو اندازد چهل نفر نفر از برادران (مؤمن) خود را قبل از دعا کردن برای خودش، دعایش در حق آنان و خودش مستجاب می‌شود.»
-----------------------------------------------------------
  • پی‌نوشت‌ها:
  • 1. سوره حجرات، آیه 13.
  •  2. سوره بقره، آیه 2.
  •  3. سوره بقره، آیه 282.
  •  4. سوره انعام، آیه 155.
  •  5. سوره مائده، آیه 27.
  •  6. سوره طلاق، آیه 3.
  •  7. سوره طلاق، آیه 2.
  •  8. سوره توبه، آیه 36.
  •  9. سوره اعراف، آیه 128.
  •  10. سوره بقره، آیه 21.
  •  11. سوره بقره، آیه 183.
  •  12. منتخب میزان الحکمه، ص 464، ش 5797.
  •  13. همان، ش 5801.
  •  14. همان، ش 5804.
  •  15. میزان الحکمه محمدی ری شهری، ترجمه حمید رضا شیخی، دارالحدیث، اوّل، 1377، ج 14، ص 6820.
  •  16. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، داراحیاء التراث، ج 93، ص 313، ح 17، منتخب میزان الحکمه، همان، ص 184، ج 1، حدیث 2143


باشگاه خبرنگاران