عبودیت و بندگى،فاطمه زهرا (سلام اللَّه علیها) را صدیقّه کرد
مقام معظم رهبری - 5/5/84
مقام معظم رهبری - 5/5/84

بیا بیا گل نرگس که بی وفای تو نیست
همان که گفته "نیا"، آن "نیا" برای تو نیست
بیا بیا گل نرگس غلط بگفته کسی
دلش گرفته به والله که بی ولای تو نیست
بیا بیا گل نرگس فدای آمدنت
شفای دل! به دلم، کس دمی به جای تو نیست
بیا بیا گل نرگس اگرچه اشک دو چشم
بریختم سر راهت ولی به پای تو نیست
بیا بیا گل نرگس که طبع ما شکفد!
به گاه آمدنت شعر بی رضای تو نیست
بیا بیا گل نرگس که چشم های به راه
شما دختر و پسرها پیش قدم شوید ! بگویید ما نمی خواهیم . این مهمانیهای پر سرو صدا و تجملاتی کار طاغوتیها بود . وقتی در جامعه فقیر هست ، انسان باید مراعات و ملاحظه کند و از تشرفات و هزینه های سنگین اجتناب کند.

شناخت عقاید وهابیان در گرو شناخت ابن تیمیه و آراء و عقاید او است. محمدبن عبدالوهاب مؤسس «وهابیت» بخشى از عقائد او را گرفت، و قسمتهاى دیگر آن را رها كرد و به آن اهمیت نداد. و بدین وسیله فرقه وهابیت را پایهریزی نمود.
تا سال 698 ق چیزی از ابن تیمیه شنیده نشد ولی از آغاز قرن هشتم به تدریج افكار شاذ و نادر وی ظهور و بروز یافت. خصوصا هنگامی كه ساكنین "حماة" از وی خواستند آیه «الرحمنُ علی العرش استوی» را تفسیر كند، در تفسیر این آیه دچار لغزش شد و برای خداوند جایگاهی در فراز آسمانها كه بر عرش تكیه كرده است؛ تعیین كرد!
حال آن كه بسیاری از مسلمانان(به ویژه شیعیان) خدا را پیراسته از جسم و جسمانیت دانسته و برتر از آن میشمارند كه در مكان خاصی محدود شود. زیرا آیاتی چون «لیس كمثله شیء» و «لم یكن له كفوا احد» با مفهوم روشن خود، آنان را از تشبیه خداوند به صفات مخلوقات باز داشته است.
باز هم يك بازي وبلاگي ديگر. اين بار داوود مراديان از من دعوت كرده است كه درباره سيد مرتضي آويني بنويسم. البته خودش هم توضيح داده كه اين روزها نوشتن از آويني مد شده! راست ميگويد. اين روزها ميبينيم كه بيشتر آدمها يا پسرخاله آويني بودهاند يا رفيق و همسنگر او! امروز حتي دشمنانش هم درباره او مينويسند. آش آنقدر شور شده و نوشتن از آويني آنقدر مد شده كه ابراهيم نبوي هم درباره آويني مطلب مينويسد و پيش بيني ميكند اگر آويني زنده بود، امروز با ولايت مخالفت ميكرد و به زندان ميافتاد!
بعضيها هميشه عادت دارند با اما و اگر زندگي كنند. درست مثل بعضي گزارشگران فوتبال كه هر وقت تيمشان عقب ميافتد ميگويند: «اگر بتونيم در محوطه جريمه تيم حريف، يه پنالتي بگيريم و اگه اون پنالتي رو به گل تبديل كنيم، نتيجه مساوي ميشه، اونوقت ميتونيم به زدن گلهاي بيشتر اميدوار باشيم و حتي بازي رو ببريم!»
يادم هست همين ابراهيم نبوي چند سال پيش كه ويژهنامه نوشتن براي آويني مد شده بود، مطلبي نوشته بود و از ميان همهي ويژگيهاي فكري، هنري، اخلاقي و رفتاري آويني فقط از اين نكته خوشش آمده بود كه او يك روزي در يك جايي از نام «ايران» تعريف كرده بود! و نبوي از اين همه حس وطن پرستي آويني كيف كرده بود و از آويني خوشش آمده بود و دربارهاش مطلب نوشته بود! (دليل اينكه اين جماعت هرگز نميتوانند بسيجي و تفكر بسيجي را درك كنند، همين است. اگر بخواهند لطفي كنند و از بسيجيها تعريف كنند، آنها را نوادگان آرش كمانگير مينامند!)
خوب وقتي كسي آويني را تنها در همين حد بشناسد و ديگر نداند كه او چه اعتقادات و چه تفكراتي درباره انقلاب اسلامي، امام، ولايت، فرهنگ، هنر، دين، حكومت، غرب، توسعه، ليبرالسيم، سكولاريسم، دموكراسي و … داشت، طبيعي است كه به چنين توهمات و تخيلاتي برسد.
شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد تحصیلات دانشگاهیاش را نیز در رشتهای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت:
"حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که
اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموختهام از خارج
دانشگاه است بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به
دست میآید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما
آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با
شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای
کوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر
چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی
کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این
تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود
اوست همهی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود
اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار او
جلوهگر میشود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."
شهید آوینی فیلمسازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه دربارهی غائلهی گنبد (مجموعهی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعهی مستند خان گزیدهها) آغاز کرد

شهادت گل یاس در کویر ناسپاس برهمه ی عاشقان و دلسوختگان اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد.