در انتظار آمدن...
این روزها که میگذردهر روز
احساس میکنم که کسی در باد فریاد می زند
احساس میکنم که مرا از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا میزند
آهنگ آشنای صدای او مثل عبور نوروز
مثل صدای آمدن روز است
آن روز ناگزیر که می آید
روزی که عابران خمیده
یک لحظه وقت داشته باشند تا سر بلند باشند
و آفتاب رادر آسمان ببینند
روزی که این قطار قدیمی در بستر موازی تکرار
یک لحظه بی نهایت توقف کند
تا چشمهای خسته خواب آلود از پشت پنجره
تصویر ابرها را در قاب
و طرح واژگون جنگل را در آب بنگرد
آن روز
پرواز دستهای صمیمی در جستجوی دوست آغاز می شود
روزی که روز تازه پرواز
روزی که نامه ها همه باز است
روزی که جای نامه و مهر تمبر
بال کبوتری را امضا کنیم
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه ها به در آیید!
ای روز آفتابی!
ای مثل چشم های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز ،آمدنت روشن!
این روزها که میگذرد،هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما با من بگو که آیا،من نیز
در روزگار آمدنت هستم ؟؟؟؟
خودت را بیاب...!

بود و منتظرش بودم
ندا آمد:خودت را بیاب...
آری،خودت را بیاب ای غروب کرده...
این تویی که در غیبت هستی و نمی توانی حضور خورشید را درک کنی...
پس طلوع کن...
طلوعی سبز از جنس نور و حضور...
همواره منتظر ظهور ماشیح باش

تمامی ادیان الهی در پارهای از مسائل با یکدیگر اشتراک دارند که ازجمله آن اشتراکات اعتقاد به وجود مصلح آخرالزمان است. در این میان آئین یهود نیز که در ابتدای ظهورش ازسوی خدای تعالی توسط حضرت موسی برای بنی اسرائیل آورده شد، به مسئله منجی موعود توجه نموده است. با یک نگاه اجمالی به متون دینی یهودیان همچون تورات و تلمود، به ده ها آیه برمیخوریم که به آمدن مصلح تصریح نموده است که به پارهای از آنها اشاره خواهیم نمود.
مصلح آخرالزمان در آئین یهود کیست؟به اعتقاد تمامی اندیشمندان یهود مصلح آخرالزمان انسانی است همانند دیگر انسان ها که دارای جلوه، و قدرت الهی است و جهان را با نور خویش که جلوهای از نور خداست روشن خواهد کرد.(1) منجی موعود در آیین یهود با نامهای متعدّد ازجمله: ماشیح (مسیح)(2)، داوود(3) و فرزند داوود(4) یاد شده است.
علائم ظهور منجی موعود در آئین یهود
مسئله منجی موعود در آئین یهود تا آنجا مورد توجّه قرار گرفته است که حتی به علائم ظهور این منجی موعود اشاراتی شده است ازجمله اینکه:
(در دورهای که ماشیح فرزند داوود ظهور میکند جوانان به پیران بی احترامی کرده و آنها را خجالت خواهند داد. فرزند از پدر خود حیا نمیکند. محل تحصیل و مطالعه به اماکن فساد مبدّل شده؛ دانش دبیران فاسد خواهد گشت و کسانی که از خطا کردن بترسند منفور خواهند بود.(5) دست ها به خون و انگشت ها به شرارت آلوده است. انصاف از آدمیان دور شده و عدالت با آنان فاصله گرفته است. گناهان فزونی گرفته و خطاها بسیار شده است و علیه آنان گواهی میدهد).(6)
در مورد زمان ظهور منجی موعود نیز باید گفت: کوشش برای محاسبه و یافتن زمان ظهور ماشیح از طرف اکثریت دانشمندان یهود به شدّت تقبیح شده است. زیرا این محاسبات و پیشگوئی ها امیدهایی در دل مردم پدید میآورد که بعداً به حقیقت نپیوسته باعِث یأس و محرومیت میشود. از این رو چنین اخطار شدیدی داریم: (لعنت بر کسانی باد که تاریخ پایان ذلّت اسرائیل و ظهور ماشیح را محاسبه میکنند).(7)
نظریه دوم در این رابطه تعیین اجمالی زمان ظهور ماشیح است که بنا به قولی در ماه تیشری و بنا به قول دیگری در ماه نیسان ظهور خواهد کرد.(8)
و نظریه سوم در این رابطه این است که زمان ظهور ماشیح بنابر کردار مردم تغییر خواهد کرد. این نظریه از این آیه استنباط شده است: (من خداوند در وقت خودش آن را تسریع خواهم کرد)(9) که بدین گونه تفسیر شده است: اگر ملت اسرائیل، استحقاق آن را داشته باشد نجات ایشان را تسریع خواهم کرد و اگر استحقاق نداشته باشد، در وقت خودش آنها را نجات خواهم داد.(10)
در پارهای موارد ظهور منجی و نجات مردم را متوقف به توبه مردم و انجام اعمال نیک معرّفی کرده است؛ چنانکه آمده است: (ظهور او فقط بسته به توبه مردم و اعمال نیکی است که انجام دهند).(11)
و در جای دیگر چنین آمده است: (اگر ملّت اسرائیل فقط یک روز توبه کند بلافاصله (ماشیح) فرزند داوود خواهد آمد).(12)
![]()
وهابیون منتظر ظهور امام زمان (عج)!

«خالد انصاری» کارشناس شبکه وصال فارسی در برنامه زنده «دعوتگران به سوی جهنم» گفت: «به من بگویید الآن نزدیک هزار و اندی سال از خلافت کذایی امام یازدهم اینها گذشته، آیا مهدی خلافت کرده است؟ نه هنوز خلافت نکرده.»
وی که در گذشته توهین های فراوانی به شیعیان به سبب اعتقاد آنها به آموزه مهدویت روا می داشت، در این برنامه هم با تمسخر از مجری برنامه پرسید: «الآن وضعیت مسلمانان چطور است؟ بد است. اتفاقاتی که در چین، افغانستان، عراق، مصر و سوریه افتاد، کجایش خوب است؟ شاید بدترین اوضاع مسلمانان در طول تاریخ باشد. «اشراق الساعه» که می گویند تقریبا همین است. امام زمان کجاست؟»
ایشان باید بداند که در طول تاریخ از سوی ستمگران و ظالمان، بارها سختی های فراوانی به بشریت و مسلمانان تحمیل شده است. ولی اینکه امام زمان(عج) در چه زمانی ظهور خواهد کرد، امری است به فرمان پروردگار که طبق مشیت و رحمت الهی در موعد مقرر به انجام خواهد رسید و هر کسی جز خداوند رحمان از وقت تعیین کردن عاجز است.
آقای خالد انصاری هنوز نمی داند که نزد شعیان از «توقیت» (وقت تعیین کردن برای ظهور امام دوازدهم) نهی شده است و طبق روایات کسی را که برای ظهور وقت تعیین کند کذّاب نامیده اند. چگونه می توان کسی را که چنین مسئله ساده ای را در باب مهدویت نمی داند، کارشناس نامید؟!
اگر قرار باشدخالد انصاری هر آنچه هنوز اتفاق نیفتاده است را انکار کند، به زودی باید منتظر انکار قیامت، معاد و یوم الحساب از سوی وی باشیم!
منبع:جام نیوز
چهل نشانه از آخرالزمان
معنای آخـــرالزمان
در مورد آخر الزمان چند معنا ذکر شده:
معنای اول:
از دوران حضرت آدم تا قیامت را آخرالزمان گفته اند.
در روایاتی آمده از امام باقر علیه السلام که قبل از حضرت آدم ، آدم های دیگری هم بودند. و حتی روایت شده که پنجاه و اندی نسل آدمی قبل از حضرت آدم آمده اند و منقرض شده اند.
دلیل دیگر هم آیه ی سوره بقره است که ملائکه برای خلق انسان به خدا اعتراض می کنند. ظاهرا نمونه هایش را دیده اند.
در هرصورت وجه تسمیه شاید به این دلیل است که این دوره دوره ی آخر است.
معنای دوم:
دوران پیغمبر تا قیامت.
پیغمبر آخرالزمان، یعنی پیغمبری که در آخر الزمان است یعنی منتهی به قیامت است.
معنای سوم:
دوران پس از امام عصر تا قیامت.
![]()
امام زمان(عج) چگونه پيروز مي شود و جهان را فتح مي كند؟

بي شك زندگي انفرادي و عدم تفاهم و تعادل، ملازم با جهل، عقب ماندگي و انحطاط است. در مقابل، تعادل و هم زيستي، زندگي اجتماعي، انسجام و اتحاد، پيشرفت و ترقيات علمي، صنعتي، اجتماعي و...را به همراه خواهد داشت.
از روزي كه بشر از انزواي خلوت خود، از ميان غارها، كنار سنگها و پاي درختان بيرون آمد و در كنار ساير انسانها زيست؛ تفاهم، تعاون، تقسيم وظايف، انسجام، اتحاد و تشكلات اجتماعي سياسي پديد آمد و در زندگي فردي و اجتماعي او پيشرفتهايي حاصل شد و اين پيشرفت، در طول تاريخ ادامه يافت و بالاخره آگاهي، انسجام و اتحاد انسانها به مرحلهاي ميرسد كه همه مردم روي زمين از يك قانون واحد اطاعت ميكنند و از يك رهبر فرمان ميبرند. و اين زماني است كه ضعف و ناكارآيي رهبري و قوانين ساخته بشري را تجربه كرده باشند.
در اين نوشتار به اين پرسش، پاسخ داده خواهد شد كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف چگونه با لشكري متشكل از 313 نفر و يا شمشير- كه از سلاحهاي ابتدايي جنگي بشري است ـ بر خصمي كه به پيشرفتهترين اسلحه مجهز است پيروز ميشود.
در اين مقاله برآنيم تا سير طبيعي جوامع بشري، از جهل به سوي آگاهي و از زندگي انفرادي، به سوي زندگي اجتماعي و نيز انسجام و اتحاد و تشكلات اجتماعي- سياسي انسانها را به عنوان يكي از زمينههاي پيروزي انقلاب امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بررسي كنيم.
مبحث قيام با شمشير و نيز ياوران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف كه 313 نفر هستند، هركدام نمادي از يك مفهوم هستند. شمشير، نماد قدرت نظامي است و اين سخن براي كساني گفته شده است كه فقط شمشير و امثال آن را به عنوان سلاح رزمي ميشناختند.
313 نفر نيز براي بيان سلسله تاريخي افرادي هستند كه براي احقاق حق، قيام كرده اند. بدين مفهوم كه حضرت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف آخرين حلقه از سلسله حق طلبان است كه قيام حق خواهي آنان را كه نقطه آغاز حركت شان، 313 نفر بوده اند؛ به پيروزي نهايي ميرساند؛ چه، هر حركت اصلاحي و اجتماعي از يك محدوده كوچك آغاز ميشود و به تدريج، توسعه پيدا ميكند تا به پيروزي نهايي برسد. در اين مقاله بيان خواهد شد كه پيروزي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز تدريجي و نه آني و خلق الساعة صورت ميگيرد.
بالاتر از اين، از لوازم پيشرفتهاي صنعتي و نظامي، اين نيست كه جريانهاي حق طلب و عدالت خواه، هرگز به سلاحهاي پيشرفته، دست رسي پيدا نكنند و در عقب ماندگي دائمي به سر برند.
با توجه به آن كه اسلحه و امكانات رزمي تنها يكي از شرايط پيروزي است و نه علت تامه آن. به طور قطع زماني فرا ميرسد كه بشر به اين فهم خواهد رسيد كه اسلحه اگر به منظور رسيدن به طمعهاي غير انساني باشد؛ در جهت تخريب حرث و نسل انسان به كار ميرود و در آن زمان، دروغ مدعيان صلح و آزادي و دموكراسي كاملاً براي مردم برملاء و وجدانهاي انساني بيدار خواهند شد و آن گاه حتي توليدكنندگان سلاحهاي مدرن از آن استفاده نخواهند كرد. در اين مقاله به اين مطلب نيز اشارتي شده است.
آيا حضرت رسول اكرم صل الله عليه و آله و سلم، تنها با اسلحه و امكانات قوي رزمي، بر خصمي خون خوار، متعصب و انتقام جو كه از نظر عدد و امكانات رزمي در شرايطي به مراتب بهتر و بالاتر بودند؛ پيروز شد يا نحوه رهبري و برجستگيهاي نظامي و امدادهاي غيبي، او را به پيروزي رساند؟ آيا آن حضرت تنها به كمك اسلحه، مردمي را كه طي زماني قريب به شش سده، حتي اندكي در زندگي خود پيشرفتي حاصل نكرده بودند؛ به آقايي و سيادت ميرساند؟ در مقاله به اين نكته خواهيم پرداخت كه غلبه علمي، منطقي و استدلالي، يكي از راههاي پيروزي در برخورد انديشههاست. هم چنين شبهات ديگري را نيز بررسي خواهيم كرد.



عاقبت مغرب محو مشرق میشود