آغاز ولایت امام زمان عج مبارک باد


آغاز گشته امامت مهدی موعود

روشن کنید شمعها و عود

برای آمدنش دعا کنید

طولانی کنید نمازتان رابا سجود

رسول خدا فرمود:

در دولت او (امام زمان) مردم آنچنان در رفاه و آسایش به سر می برند که

هرگز نظیر آن دیده نشده است.
سالروز آغاز امامت آخرین مرد نجات و مایه ی نزول برکات مبارک باد.



شباهت مصیبت امام حسین(ع) و مهدی(ع) به لحاظ محنت شدید

"مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم" یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت‏اللّه‏ سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة‏اللّه که حقش بر گردن ما افزون‏تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى‏شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.

 

اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى‏نویسد:
"چون ما نمى‏توانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، مى‏باشد."


شباهت به حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع)
در امور بسیاری این شباهت وجود دارد از جملهک
1- شدت اهتمام در یاد کردن آنها در قران کریم و سنت پیامبران و کتاب های آسمانی چنانکه بر پژوهشگران پوشیده نیست.
2- اهتمام پیامبران گذشته به گریستن برای حضرت امام حسین و بر پا کردن مجالس سوگواری و مرثیه پیش از شهادت آن جناب که نظیر اهتمام امامان گذشته است در دعا کردن برای فرج امام عصر و طلب ظهور آن بزرگوار پیش از وقوع غیبت.
3- شدت اهتمام هر دو (امام حسین و امام عصر) در امر به معروف و نهی از منکر چنانکه سالار شهیدان حسین بن علی در این امر ملاحظه تقیه را نکرد و این از ویژگی های آن حضرت است. مولی حضرت حجت نیز همین طور است.
4- نبودن بیعت طاغوت زمان بر آن دو، که در اوصاف امام حسین آمده که روز عاشورا به آن حضرت عرض شد: به حکم و حکومت عموزادگانت سر فرود آور. فرمود: روی خواری و ذلت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمی کنم. آنگاه با صدای بلند فرمود: این بندگان خدا من به پروردگار خود و شما پناه بردم اگر قصد اذیت و آزار و سنگسار مرا دارید.
در بحث علل غیبت امام عصر نیز مطالبی که دلالت بر مقصود داشت گذشت.
5- بالابردن به سوی آسمان فرشتگان هر دو بزرگوار (امام حسین و امام قائم) را به اذن خداوند به آسمان بالا بردند چنانکه در شباهت حضرت مهدی به ادریس گذشت.
6- آرزوی اینکه این کاش روز عاشورا بودیم و تصمیم به یاری آن حضرت داشتن ثواب شهید شدن با آن حضرت را دارد، آرزوی بودن با امام عصر در زمان ظهور و قصد یاری کردن آن حضرت و جهاد با دشمنان در رکابش نیز ثواب شهادت را دارد چنانکه درباره هر دو روایت آمده است.
7- حسین ترسان از مدینه بیرون رفت و در مکه نزول کرد سپس به سوی کوفه حرکت فرمود. حضرت حجت نیز نظیر همین برایش اتفاق می افتد که در خبر صحیحی از امام ابوجعفر باقر آمده: سفیانی عده ای را به مدینه می فرستد و مهدی از آنجا به سوی مکه کوچ می کند به ارتش سفیانی خبر می رسد که حضرت مهدی به مکه رفت لشکری در تعقیب آن حضرت می فرستد ولی به او نمی رسند تا اینکه ترسان وارد مکه می شود – به همان روش موسی بن عمران- لشکر سفیانی در بیدا فرود می آید.
پس منادی را جانب آسمان ندا می کند ای بیدا این گروه را نابود کن. پس زمین آنها را فرو می برد و فقط سه نفر از آنها باقی می ماند که خداوند صورت هایشان را به عقب بر می گرداند و آنها از قبیله کلب هستند.
8- مصیبت آن دو بزرگوار سخت ترین مصیبت هاست اما مصیبت امام حسین که در گفتگوی آدم و جبرئیل آمده که گفت: ای آدم این فرزند تو به مصیبتی دچار می گردد که مصیبت ها در کنار آنها کوچک خواهد بود.
و اما قائم از این جهت که مصیبتش طولانی و محنتش شدید است.
امام حسین هنگامی که می خواست از مکه به سوی عراق خروج می کند یاری خواست و فرمود: هر آنکه حاضر است جان خود را در راه ما بخشد و خودش را مهیای لقاالله نماید با ما بیاید که ان شاالله من فردا حرکت می کنم. امام قائم نیز هنگامی ککه در مکه ظهور می کند یاری می طلبد.
می گویم: اگر گوش دلت را بگشایی و سینه ات به نور پروردگارت فراخ گردد ندای امام زمانت را در این زمان خواهی شنید که از اهل ایمان یاری می طلبد آیا کسی هست که ندای آن حضرت را پاسخ گوید؟ و آیا کمک کننده ای هست؟ یاری کننده ای است؟ البته یاری کردن در هر زمان به اقتضای همان زمان است یاری آن حضرت یاری خداست.
یاری رسول خداست یاری اولیای خداست یاری اسلام و ایمان است یاری غریب و کمک مظلوم و مضطر و عالم است یاری ولی نعمت و پدر مهربان است و ... عناوین دیگری که بر یاری کردن آن حضرت صادق است.
و بدان که ازجمله اقسام یاری و اعانت آن حضرت به مصرف رساندن مال در راه او، چاپ کردن کتاب های که مربوط به آن حضرت است و به فرزندان و شیعیان انفاق نمودن می باشد و نیز کمک کردن یاران آن جناب به مقداری که از مال و جاه و شفاعت و خوش زبانی و امثال اینها از مصادیق یاری کردن آن حضرت است.

شناخت پیروان شیطان به روایت امیرالمؤمنین/نقش نیت در پاداش اعمال

امام علی(ع) می‌فرمایند: منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند و شیطان نیز آن‌ها را دام خود قرار داد و در دل‏های آنان تخم گذارد و جوجه‏های خود را در دامانشان پرورش داد، پس با یاری آن‌ها بر مرکب گمراهی سوار شد.

 

ماه مبارک رمضان ماهی است که شب‌های قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، تفألی بهارانه به نهج‌البلاغه داشته باشیم تا بتوانیم خوشه‌ای از کلام گرانبهای مولا و مقتدای خویش برچینیم.

 

*خطبه 7 و شناخت پیروان شیطان 

«اتَّخَذُوا الشَّیطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَفَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَدَبَّ وَدَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْینِهِمْ وَنَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَینَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَنَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ»

منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند و شیطان نیز آن‌ها را دام خود قرار داد و در دل‏های آنان تخم گذارد، و جوجه‏های خود را در دامانشان پرورش داد، با چشم‏های آنان می‏نگریست و با زبان‏های آنان سخن می‏گفت، پس با یاری آن‌ها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد، مانند رفتار کسی که نشان می‏داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان، سخن باطل می‏گوید.

 

*خطبه 12 از شرکت آیندگان در پاداش گذشتگان تا نقش نیت در پاداش اعمال

«ومن کلام له علیه‌السلام لما أظفره الله بأصحاب الجمل وَقَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیرَى مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِکَ، فَقَالَ لَهُ علیه‌السلام أَهَوَى أَخِیکَ مَعَنَا فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَلَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَأَرْحَامِ النِّسَاءِ سَیرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَیقْوَى بِهِمُ الْإِیمَانُ»

پس از پیروزی در جنگ بصره در سال 36 هجری یکی از یاران امام علیه‌السّلام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و می‏دید که چگونه خدا تو را بر دشمنانت پیروز کرد.

امام علیه‌السّلام پرسید: آیا فکر و دل برادرت با ما بود، گفت:آری، امام علیه‌السّلام فرمود: پس او هم در این جنگ با ما بود، بلکه با ما در این نبرد شریکند، آن‌هایی که حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران هستند، ولی با ما هم عقیده و آرمانند، به زودی متوّلد می‏شوند و دین و ایمان به وسیله آنان تقویت می‏شود.

 

*خطبه 13 و  عوامل سقوط جامعه

«کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَأَتْبَاعَ الْبَهِیمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَعُقِرَ فَهَرَبْتُمْ أَخْلَاقُکُمْ دِقَاقٌ وَعَهْدُکُمْ شِقَاقٌ وَدِینُکُمْ نِفَاقٌ وَمَاؤُکُمْ زُعَاقٌ وَالْمُقِیمُ بَینَ أَظْهُرِکُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَالشَّاخِصُ عَنْکُمْ مُتَدَارَکٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ کَأَنِّی بِمَسْجِدِکُمْ کَجُؤْجُؤِ سَفِینَةٍ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَلَیهَا الْعَذَابَ مِنْ فَوْقِهَا وَمِنْ تَحْتِهَا وَغَرِقَ مَنْ فِی ضِمْنِهَا (وَ فِی رِوَایةٍ) وَایمُ اللَّهِ لتغرقن بَلْدَتُکُمْ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى مَسْجِدِهَا کَجُؤْجُؤِ سَفِینَةٍ أَوْ نَعَامَةٍ جَاثِمَةٍ (وَفِی رِوَایةٍ) کَجُؤْجُؤِ طَیرٍ فِی لُجَّةِ بَحْرٍ»

شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید تا شتر صدا می‏کرد می‏جنگیدید و تا دست و پای آن قطع شد، فرار کردید، اخلاق شما پست و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دورویی و آب آشامیدنی شما شور و ناگوار است.

کسی که میان شما زندگی کند به کیفر گناهش گرفتار می‏شود و آن کس که از شما دوری گزیند مشمول آمرزش پروردگار می‏‌شود، گویا مسجد شما را می‏بینم که چون سینه کشتی غرق شده است که عذاب خدا از بالا و پایین او را احاطه می‏کند و سرنشینان آن، همه غرق می‏شوند.

و در روایتی است:سوگند به خدا، سرزمین شما را آب غرق می‏کند، گویا مسجد شما را می‏نگرم که چون سینه کشتی یا چونان شتر مرغی که بر سینه خوابیده باشد، بر روی آب مانده است.

 

*خطبه 15 سیاست اقتصادی امام(ع)

«وَاللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَمُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَمَنْ ضَاقَ عَلَیهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیهِ أَضْیقُ»

به خدا سوگند، بیت‌المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می‏گردانم، گر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است، و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم برای او سخت‏تر است.

 

*خطبه  17 و شناخت بدترین انسان‌ها

«إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ رَجُلَانِ رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ مَشْغُوفٌ بِکَلَامِ بِدْعَةٍ وَدُعَاءِ ضَلَالَةٍ فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ ضَالٌّ عَنْ هَدْی مَنْ کَانَ قَبْلَهُ مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ فِی حَیاتِهِ وَبَعْدَ وَفَاتِهِ حَمَّالٌ خَطَایا غَیرِهِ رَهْنٌ بِخَطِیئَتِهِ وَرَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا مُوضِعٌ فِی جُهَّالِ الْأُمَّةِ غَارٌّ فِی أَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ عَمٍ بِمَا فِی عَقْدِ الْهُدْنَةِ قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَلَیسَ بِهِ بَکَّرَ فَاسْتَکْثَرَ مِنْ جَمْعِ مَا قَلَّ مِنْهُ خَیرٌ مِمَّا کَثُرَ حَتَّى إِذَا ارْتَوَى مِنْ مَاءٍ آجِنٍ وَاکْتَنَزَ مِنْ غَیرِ طَائِلٍ»

دشمن‏ترین آفریده‏ها نزد خدا دو نفرند: مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزی می‏کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتی‏های خود نیز هست.

و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در میان انسان‏های نادان امت، جایگاهی پیدا کرده است، در تاریکی‏های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است، آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزی را بسیار جمع آوری می‏کند که اندک آن به از بسیار است تا آنکه از آب گندیده سیراب شود و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد.

نصیحتی از امام‌باقر(ع) برای پولدار شدن

(بسم الله الرحمن الرحیم)
در نصیحتی از حضرت امام باقر علیه السلام آمده است که:

حضرت سه بار تکرار کردند که برای دیگران، پشت سرشان دعا کن تا روزی برایتان سرازیر شود!

مقدمه:
 
 از ماندگارترین و مفیدترین و هدایتگرترین گنجینه‌های معنوی تشیّع، وصیّت ها و نصیحت هایی است که از امامان معصوم علیه‌السلام به یادگار مانده است، این وصیّت ها، وصیّت های اصطلاحی که درباره مال و اموال باشد، نیست، بلکه وصیّت های معنوی و اخلاقی است که جنبه موعظه و هدایتگری دارد، و این هدایتگری می‌تواند در طول تاریخ ادامه داشته باشد.

 این وصیّت ها از تک تک معصومان و امامان، از پیامبر گرفته تا علی و امامان به دست ما رسیده است آنچه در این مقال به دنبال ارائه آن هستیم، گوشه‌هایی از وصیّت های حضرت باقر علیه‌السلام است که نسبت به برخی افراد داشته. امید که بتواند مفید و راهنما و راهگشا باشد.

 یک
 از ارزشمندترین سفارشاتی که از امام محمد باقر علیه السلام رسیده است وصیّتی است که به درخواست یکی از دوستان ایشان ارائه شده است. امام در پاسخ آن مرد فهیم تنها به گفتن سه جمله اکتفا کرده است. اما سه جمله‌ای که یک دریا سخن در آن و یک زندگی سعادت در آن نهفته است.

 1ـ «اوصیک بتقوی اللّه؛

 این جمله هر چند کوتاه است ولی اگر نگاه و نظری به قرآن داشته باشیم به خوبی می‌فهمیم که از جایگاه با عظمت و با اهمیّت برخوردار است. در یک نگاه اجمالی به قرآن به این نکات درباره تقوا برمی خوریم:

 تقوا، ملاک برتری فرد بر انسانهای دیگر: «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(1تقوا، زمینه پذیرش هدایت الهی را فراهم می‌کند: «هدی للمتّقین»(2)

 تقوا، وسیله برای دریافت علم الهی و ویژه است: «اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»(3)

 تقوا، وسیله دریافت رحمت الهی است: «اتقوا لعلّکم ترحمون»(4)

 تقوا، معیار قبولی اعمال و طاعات: «انّما یتقبل اللّه من المتّقین»(5)

 تقوا، وسیله دریافت رزق از طرق غیر منتظره: «و یرزقه من حیث لا یحتسب»(6)

 تقوا، وسیله برای در بن بست قرار نگرفتن: «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(7)

 تقوا، عامل توجه و حمایت و همراهی خاص خداوند: «ان اللّه مع المتّقین»(8)

 تقوا، عامل عاقبت به خیری است: «والعاقبة للمتّقین»(9)

 تقوا، فلسفه عبادت(10) و بسیاری از دستورات اسلامی چون روزه(11) و... می‌باشد.

 2ـ «وَ اِیّاکَ وَ المِزاح فَاِنَّه یُذهِب هَیبةَ الرّجُل وَ ماءَ وَجهِه؛ از شوخی بپرهیز، زیرا شوخی هیبت مرد و آبروی او را می‌برد.»

 البته باید به نکاتی درباره "شوخی" توجّه داشت:

 یک: شوخی اگر از دائره حق خارج نشود ممدوح است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه ‌و‌آله فرمود: «انّی امزح ولا اقول الّا حقّاً؛ من مزاح می‌کنم ولی جز حق نمی‌گویم»(12). باید توجه داشت که در شوخی دروغ گفته نشود، غیبت کسی نشده و موجب آزار و تمسخر کسی نگردد و...

 دو: اصل شوخی و مزاح نمودن ممدوح است حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او از "دَعابه" وجود دارد، عرض کردم: دعابة چیست؟ فرمود: «المزاح».(13) این مطلب بیانگر این است که مومن باید در روابط اجتماعی خود بشاش و اهل بگو و بخند باشد.

 سه: مزاح ممدوح نیز نباید از حَد و مرز عبور کند و زیاد شود و گرنه مذموم می‌شود، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «کَثرَةُ المِزاح یُذهب بماءِ الوجه؛ زیاد مزاح کردن آبروی انسان را می‌برد.»(14)

 با این نکات روشن شد که در کلام حضرت باقر علیه‌السلام نیز مقصود زیاد شوخی کردن و از حق و اندازه خارج شدن است.

 3ـ «و علیک بالدّعاء لاخوانک بظهر الغیب فانّه یهیل الرّزق، بقولها ثلاثاً؛(15) بر تو باد به دعا کردن برای برادرانت (از اهل ایمان) در غیاب آنها، زیرا که این کار روزی را سرازیر می‌کند، حضرت این جمله را سه بار فرمود».

 دعا گاه برای مسائل دنیوی است و گاه مسائل معنوی و آخرتی، دعا برای دنیا گاه برای خود انسان است و گاه برای دیگران، و همین طور دعا در مسائل معنوی یا برای خود شخص است و یا دیگران.

 از بین اقسام دعا، بهترین دعا آن است که در حق برادران دینی و دیگران باشد. در این باره زیاد شنیده‌اید. یکی از معروف ترین آنها ماجرایی است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می‌کنند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «اذا دعا احدٌ فلیعمّ فانّه اوجب للدّعاء و من قدّم اربعین رجلاً من اخوانه قبل ان یدعوا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛(16) هرگاه کسی خواست دعا کند دعای خود را عمومیّت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) زیرا فراگیری لازمتر است برای دعا نمودن، و کسی که جلو اندازد چهل نفر نفر از برادران (مؤمن) خود را قبل از دعا کردن برای خودش، دعایش در حق آنان و خودش مستجاب می‌شود.»
-----------------------------------------------------------
  • پی‌نوشت‌ها:
  • 1. سوره حجرات، آیه 13.
  •  2. سوره بقره، آیه 2.
  •  3. سوره بقره، آیه 282.
  •  4. سوره انعام، آیه 155.
  •  5. سوره مائده، آیه 27.
  •  6. سوره طلاق، آیه 3.
  •  7. سوره طلاق، آیه 2.
  •  8. سوره توبه، آیه 36.
  •  9. سوره اعراف، آیه 128.
  •  10. سوره بقره، آیه 21.
  •  11. سوره بقره، آیه 183.
  •  12. منتخب میزان الحکمه، ص 464، ش 5797.
  •  13. همان، ش 5801.
  •  14. همان، ش 5804.
  •  15. میزان الحکمه محمدی ری شهری، ترجمه حمید رضا شیخی، دارالحدیث، اوّل، 1377، ج 14، ص 6820.
  •  16. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، داراحیاء التراث، ج 93، ص 313، ح 17، منتخب میزان الحکمه، همان، ص 184، ج 1، حدیث 2143


باشگاه خبرنگاران

ایام فاطمیه





فرارسیدن ایام پر سوز و گداز فاطمیه،شهادت ریحانه المصطفی حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

•❀✿ صدای پای بهار ✿❀•


یا مقلب القلوب و الابصار
پرسمان و موضوعات
دعای تحویل سال...یا مقلّب القلوب و الابصار
بررسی سند دعای یا مقلب القلوب و الابصار...
عید نوروز در منابع کهن شیعه (هر روزتان نوروز)
عيد نوروز در احاديث
ارزشهای عید نوروز
آیا غدیر و نوروز در یک روز رخ داده اند؟
تفاوت نوروز جلالی با غیر جلالی در چیست؟
عيد نوروز و صله رحم با ارحام گناهكار
درس های اخلاقی نهفته در سنت خانه تکانی
نظر علماء درباره نوروز
هفت سین قرآنی -- هفت سین محمدی(ص)
فرهنگی و نرم افزار:
امسال به شهدا عیدی چه می دهید ؟ - منتظریم ...
هفت سین جبهه...
عيد نوروز در شعر امام خمينى(ره)
اشعار و پیامک نوروزی
ایام نوروز مقارن با ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
هفت سین های آسمونی
تصاویر مذهبی زیبا با مضمون سال جدید -عید نوروز
تصاویر زیبای تبریک سال نو
نغمات نوروزی - نوای استودیویی بسیار زیبا
آیین نوروز و دین اسلام - صوتی
معنی "حوّل حالنا الی احسن الحال" از زبان امام خمینی (ره)
هفت سين اسک دين را خودتان بچينيد!!!
دانلود تقویم مذهبی 1392 ویژه چاپ - در سایز A3 و A4
ارسال کارت پستال صوتی ویژه تبریک عید نوروز به دوستان





14 داستان از آثار گناه





گناه ؛ نابودکننده است


داستان اول: ( ترک نماز و اثار ان )زنی صیحه زنان و دیوانه وار خدمت پیغمبر (ص) آمد و گفت یا رسول الله ، اصحاب بروند كار خصوصی با شما دارم. اصحاب رفتند ، آن زن خدمت پیغمبر(ص) نشست، و گفت : یا رسول الله گناهی بزرگی مرتكب شده ام . پیغمبر ( ص ) فرمود : رحمت خدا بزرگتر از گناه تو است و با توبه گناه آمرزیده می شود ،
حال بگو گناهت چیست ؟ زن گفت : یا رسول الله ، من شوهر دارم ، زنا دادم و آبستن شدم ، بچه به دنیا آمد ، او را در خمره سركه خفه كردم ، و سركه های نجس را به مردم فروختم . پیامبر ( ص ) خیلی ناراحت شد ، و فرمود : می خواهی به تو بگویم چرا به درون این چاه گمراهی افتادی ؟
گمان می كنم نماز نمی خوانی و رابطه ات با خدا قطع
شده و دچار این فلاكت شده ای !

داستان دوم: ( ملائکه آسمان شرم می کنند)
قطب راوندی روایت كرده كه در عرش تمثال جمیع بندگان خدا هست. وقتی بنده در زمین مشغول عبادت است عكس او را ملائكه می بینند و اگر مشغول معصیت باشد خداوند امر میفرماید بعضی ملائكه را كه با بالهای خود عكس او را پوشانند كه ملائكه او را بحال معصیت نبینند اینست معنی ای كسیكه خوبیها را ظاهر میسازی و بدیها را می پوشانی.

داستان سوم: ( احترام به وقت نماز و عبادت )
روزی سلطان طغرل كه از سلاطین سلجوقیان ایران بود پیش از آفتاب شخصی بسراغ وزیر دولت خویش خواجه ابومنصور فرستاد و او را بمحضر خود خواند
فرستاده چون آمد دید خاجه ابومنصور بر سر سجاده عبادت نشسته و مشغول تلاوت قرآن میباشد.
پیغام شاه را رسانید و لكن او ابدا اعتنائی به پیغام نكرد و در كمال تانی قرآن خویش را با ادعیه وارده بعد از فریضه صبح بجا آورد تا اینكه آفتاب طلوع نمود از سرسجاده برخواست
و خود را در حضور شاه معرفی نمود طغرل در كمال تندی باو گفت: كار تو بجائی رسیده كه به پیغام ما اعتنائی نمیكنی ! خواجه ابومنصور عرض كرد قبله عالم.
من بنده خدا و نوكر شما میباشم و هرگز حاضر نیستم كه امر نوكری شما را در وقت بندگی كه بدیگری فروخته ام انجام دهم.
زیرا این یك نحوه خیانتی است و من هرگز خیانت نخواهم كرد و قبله عالم میدانند كه خداوند وقت بین الطلوعین را ظرف عبادت خویش قرار داده و دستور فرموده كه در این مدت
بندگانش بر سر سجاده عبادت او نشسته باشند و انجام وظائف بندگی او را بكنند وچنانچه قبله عالم خواسته باشند وقت بندگی مرا از خداوند جزئ وقت نوكری خویش قرار دهند
با اجازه شما از نوكری استعفا میخواهم داد ،
سلطان از او خوشش آمد وگفت : ابدا من جرئت آن ندارم كه وقت فروخته شده بخدا را از تو بگیرم بلكه مرا هم متوجه نمودی كه درموقع بندگی خدا خود را بر سجاده عبادت پروردگار خویش حاضر نمایم و وقت او را بكسی بدهم.



ادامه نوشته

دانلود خداحافظ ای برادر زینب



خداحافظ ای برادر زینب...


السلام علیک یا اباعبد الله و علی الا رواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین


صحراي كربلا به وسعت تاريخ است

السلام علیک یا أباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا
سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلى علی بن الحسین
وعلى أولاد الحسین
وعلى أصحاب الحسین


صحراي كربلا به وسعت تاريخ است و كار به يك «ياليتني كنت معكم» ختم نمي‌شود.

مگر نه این است که... هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟

مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مسلخ کربلای عشق آسان تر بریده شود؟


سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی

مصائب امام حسين(ع) از زبان امام مهدی(عج)

مصائب آن حضرت بسيار است، آن بزرگوار در سوگ همه امامان معصوم (ع) و در سوگ پيامبر (ص) و فاطمه (س) و در همه رنج هايي که در راه اسلام متوجه مردان خدا مي شود و آنها شهيد يا مجروح مي کردند، مصيبت زده و متأثر مي گردد. در اينجا به ذکر مصيبت آن بزرگوار در رابطه با امام حسين (ع) اکتفا مي کنيم.

خاطراه کربلا بسيار جانسوز و غمبار است. هيچکس عمق آن فاجعه را مانند امام زمان (ع) درک و لمس نمي کند. آن حضرت به ياد مصائب جانگداز امام حسين (ع) بياناتي دارد که در اينجا به چند فراز از آن که از زيارت ناحيه مقدسه گرفته شده مي پردازيم، در فرازي مي فرمايد:

«لَئِن اَخَّّرتَنِي اَلدُّهُورُ وَ عاقَني عَن نَصرِکَ المَقدُور لَاَبکِينَّکَ صَباحَاً وَ مَساءَ ... فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً»

اگر زمانه مرا تأخير انداخت و مقدرات مرا از ياري تو جلوگيري کرد، صبح و شب به ياد مصائب تو گريه مي کنم و از بام تا شام سرشک از ديده مي بارم و ندبه مي نمايم و به جاي اشک خون مي گريم.


ادامه نوشته