آزادی از منظر شهید آوینی- 2
"آزادی"
انسانِ امروز بر یک "فریب عظیم" میزید و
بزرگترین نشانه ی این حقیقت آن است که خود از این فریب غافل است؛
می انگارد که آزاد است، امّا از همه ی ادوار حیاتِ خویش دربندتر است؛
می انگارد که فکر روشنی دارد، امّا از همه ی ادوار حیاتِ خویش در ظلمت بیشتری گرفتار است!
آزادی در نفی همه ی تعلّقات است؛ جر تعلّق به حقیقت که عین ذات انسان است.
وجود انسان در این تعلّق است که معنا می گیرد و بنابراین:
آزادی و اختیار انسان "تکلیف" اوست در قبال حقیقت،
می انگارد که آزاد است، امّا از همه ی ادوار حیاتِ خویش دربندتر است؛
می انگارد که فکر روشنی دارد، امّا از همه ی ادوار حیاتِ خویش در ظلمت بیشتری گرفتار است!
آزادی در نفی همه ی تعلّقات است؛ جر تعلّق به حقیقت که عین ذات انسان است.
وجود انسان در این تعلّق است که معنا می گیرد و بنابراین:
آزادی و اختیار انسان "تکلیف" اوست در قبال حقیقت،
نه "حقّ" او برای ولنگاری از همه ی تعهّدات!
منبع: رستاخیز جان/ مقاله ی ادبیات آزاد یا متعهّد/ انتشارات واحه

+ نوشته شده در سه شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۳:۲۶ ق.ظ توسط ارمیا
|

عاقبت مغرب محو مشرق میشود