العجل العجل... یا مولای یا صاحب الزمان
+ نوشته شده در پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۲:۱۱ ب.ظ توسط شهید
|

گفتم بنویســم به یاد تو... یادم آمد که پیشتر از غافلان بوده ام ...
گفتم بنویســم با عشق به تو... یادم آمد هنوز عاشق نشده ام...
گفتم پس بگذار کمی باخورشــید باشم برای طلــوع ...
یادم آمد که من سالها پیش غروب کرده ام ...
گفتم پس بگذار کمی دعا کنم برای آمدنت ...
و چنین دعا کردم:
اللهم عجل لوليك الفرج
کی شود از مشرق دیدار بیایی؟
دیوار به دیوار به دیدار بیایی
دیوار به دیوانگی ام خورد و فرو ریخت
تا نم نم و آهسته و هموار بیایی
در خواب زمستانی خود خانه گرفتم
تا از طرف باغ سپیدار بیایی