کی شود از مشرق دیدار بیایی؟

دیوار به دیوار به دیدار بیایی

دیوار به دیوانگی ام خورد و فرو ریخت

تا نم نم و آهسته و هموار بیایی

در خواب زمستانی خود خانه گرفتم

تا از طرف باغ سپیدار بیایی